۱۳۸۶ تیر ۴, دوشنبه

کمپين عليه اسلام سياسي گسترده تر ميشود

گزارشهاي روزانه از آلمان ١٣
کمپين عليه اسلام سياسي گسترده تر ميشود
محمد آسنگران
25
ژوئن 2007

سازمان اکس مسلم و کمپين ما از مذهب رويگردانيم، در يک ماه اخير فعاليتها و تلاشهاي متعددي داشته است. متاسفانه به دليل سرشلوغيهاي ديگر گزارش آنها به زبان فارسي به تعويق افتاد. در بخشي از آن فعاليتها که به دست من رسيده است را اينجا به اطلاع ميرسانيم

جنبش گسترده عليه اسلام سياسي به پيش ميرود. امروز ديگر بسياري متوجه تغيير فضاي سياسي به نفع انتقاد و اعتراض به نسبيت فرهنگي و به نفع حقوق کودکان و اعتراض به سياستهاي سازشکارانه با اسلاميها و .. شده اند. در آلمان ، کمتر نشريه و مجله مهمي هست که در هفته يک مطلب و يانقد به گوشه هايي از جنايت اسلاميها و يا دخالت مذهب در زندگي مردم را نداشته باشد. مجله " اشترن" در سرمقاله اين هفته خود به تروريسم اسلامي در عراق پرداخته ، چرا که خبرنگار اين مجله در موصل به قتل رسيده است. زن خبرنگاري که عرب بوده و در آنجا با اشترن کار ميکرده بارها از سوي اسلاميها به قتل تهديد ميشود، بدليل همکاري با " بيگانگان" و " دشمنان اسلام" و بالاخره به قتل ميرسد و همين باعث شده است که سردبير اشترن، به اسلاميها حمله کند وبنويسد. نوشته اند خبرنگار مجله اشترن در ٧ ژوئن به قتل رسضده است، چرا که باندهاي اسلامي ميگويند، " زن ومرد نبايد برابر باشند، انسانها نبايد حق ابراز عقيده و بيان داشته باشند و در يک سالاد خيار و گوجه فرنگي را نبايد با هم قاطي کرد...." در مجله اشپيگل هفته اول ژوئن تيتر اصلي يک اين است " خدا مقصر همه چيز است" و در تلويزيون آلمان در مورد آتئيسم نو ، ميزگرد ميگذارند
ما قبلا هم گفتيم که نوشته هاي داوکينز و اشميت سالومون با علاقه و به وسعت و با ولع خوانده ميشود و بحث و مجادله در مورد استراتژي مبارزه با مذهب و از جمله اسلام سياسي در کشورهاي مختلف مطرح است و در اين
فضا خوشبختانه جنبش آتئيستي و کمپين نه به مذهب و نه به اسلام سياسي ، خود را گسترش ميدهد
1- روز پنج ماه ژوئن مينا احدي به دعوت سازمان عفو بين الملل در شهر زيگن آلمان بر عليه قتل عمد دولتي ( اعدام) و بر عليه سرکوب مردم در ايران سخنراني کرد و کمپين اکس مسلم را معرفي نمود. مجله سازمان عفو بين الملل و آستا دانشگاه در زيگن از اين جلسه گزارش تهيه کردند
2- روز ١١ ماه ژوئن به دعوت دانشگاه گوته در فرانکفورت ، مينا احدي با سه نفر ديگر از جمله: يورگ لاوو از روزنامه دي تسايت٬ ورنر شيف هاوئراز موسسه دانشگاه اروپا و يادرينا "اسلام شناس" از فرانکفورت٬ فرديناند سوترلوتي و گرداننده بحث پتر کمپر از راديو و تلويزيون هسيش روند فونک بود تيتر اين جلسه " بن بست انتگراسيون" در آلمان بود و در اين جلسه مباحثات داغي در گرفت. در مورد نقش راسيسم دولتي و همچنين يکه تازي سازمانهاي اسلامي و کمک آنها به گتو سازي و ساختن جامعه موازي در آلمان و نقش منفي آنها در انتگراسيون در جوامع اروپايي
روزنامه فرانکفورتر آلگماينه در مورد اين جلسه گزارشي نوشت با اين مضمون: هيچ جلسه اي به اندازه اين جلسه نميتوانست نشان بدهد که گسست زمان اتفاق افتاده است. يک زن به اسم مينا احدي در مقابل مرداني که از زمان گذشته دفاع ميکردند تلاش کرد رو به آينده نشان بدهد که زمان نسبيت فرهنگي و تئوريهاي پست مدرنيستي به پايان راسيده است. و
3- در روزهاي اول ماه ژوئن بحث ساختن مسجد در محله " اهرن فلد" کلن در گرفت. در اين مورد نويسنده معروف رالف جردانو مصاحبه اي کرد و ساختن مسجد را محکوم کرد .او از سوي اسلاميها به مرگ تهديد شد و بحث بالا گرفت. مينا احدي و سازمان اکس مسلم با نوشتن نامه سرگشاده اي به رالف جردانو در اين مورد موضع گرفت. و عليه اسلاميها از رالف جوردانو که يکي از کمونيستهاي باقيمانده از دوران جنگ جهاني دوم است دفاع کرد
http://hpd-online.de/node/2029
http://www.politicallyincorrect.de/2007/06/offener-brief-an-ralph-giordano-von-mina-ahadi
/
4- روز ۴ ماه ژوئن آرزو توکر در روزنامه تاتس مقاله اي نوشت در نقد ساختن مسجد در" اهرن فلد" و به مناظره با فاروق سن از مدافعين ساختن مسجد پرداخت
5- روز ١٠ ژوئن آرزو توکر در يک مناظره تلويزيوني در تلويزيون سراسري آلمان
" WDR"
در مورد ساختن مسجد شرکت کرد. در اين گفتگو نماينده اي از کليسا و يک زن وکيل محجبه از ترکيه و همچنين کريستينا فون براوون از مدافعين حجاب نيز حضور داشتند
6 - روز ١٦ ماه ژوئن به دعوت اتحاديه کارگري وردي مينا احدي در شهر نويس آلمان سخنراني کرد. در اين جلسه در مورد اسلام سياسي در آلمان و فعاليتهاي سازمانهاي اسلامي بحث مفصلي شد. روزنامه اصلي شهر نويس در اين مورد گزارشي به چاپ رساند
7- روز ١٩ ژوئن آرزو توکر معاون رئيس سازمان اکس مسلم در آلمان در برنامه " کوور گفراگت" از تلويزيون WSR
حضور داشت و بحث روي مسجد و جنبش اسلامي متمرکز بود. تيتر اين برنامه اين بود: مساجد نو در آلمان، کمکي به اسلاميها
" ميکاييل پيت سولد" از حزب سوسيال دمکرات که براي مسجد کمک مالي داده است. "هنريک ام" نويسنده و منتقد اسلاميها ، "هيلال سزگين" مدافع اسلاميها و نويسنده نيز در اين مناظره حضور داشتند
http://www.swr.de/quergefragt/2007/06/20/index.html
8- در اعتراض به تهديدات جاني "رالف جردانو" ، تعداد زيادي از منتقدين اسلام سياسي با امضا يک طومار اعتراضي نفرت و انزجار خود را از تهديد منتقدين اسلام و اسلام سياسي ابراز کردند. در يک سايت اينترنتي هم اکنون نيز بر عليه ساختن بزرگترين مسجد در آلمان و بر عليه اين تهديدات طومار اعتراضي جمع آوري ميشود
http://www.petitiononline.com/dreinein/petition.html
9- ميزگرد تلويزيوني ميشائيل سالمون در تلويزيون کانال يک آلمان
ARD
همراه يکي از مسئولين سازمانهاي اسلامي، يک مدافع کليسا و يک کشيش کليسايي و يک نفر از کشيشان سابق که از سال 1997 آتئيست شده است و يک نفر مدافع خدا و مذهب، اين ميزگرد به اسم "تلاش عليه خدا" بود
و
و
اعلام موجوديت سازمان اکس مسلم در بريتانيا
10- به دنبال اعلام موجوديت سازمان اکس مسلم و کمپين ما از مذهب رويگردانيم در اسکانديناوي روز ٢١ ماه ژوئن در لندن سازمان اکس مسلم در بريتانيا اعلام موجوديت کرد . اين برنامه بااستقبال مطبوعات روبرو شد. مريم نمازي سخنگوي اين حرکت در انگلستان با خبرگزاري رويتر مصاحبه کرد و اين مصاحبه در سايتهاي مختلف منعکس شد. در سايت اينترنتي گاردين در مورد مانيفست اين گروه، نويسنده معروف انگليسي نوشت : نوري در تاريکي درخشيد و اين مانيفست بشريت ميتواند باشد و
در کنفرانس مطبوعاتي ٢١ ماه ژوئن که در محل پارلمان انگليس بود، خبرنگاراني از گاردين، ديلي تلگراف، ايندي پندنت، صداي امريکا ، اسلام کانال و غيره حضور داشتند. در اين جلسه مريم نمازي مينا احدي ، مهين عليپور ، و مسئولين سازمان سکولاريستها و اومانيستهاي انگليس حضور داشتند و سخنراني کردند. تعدادي از لينکهاي زير را جهت اطلاع خوانندگان در پايان اطلاعيه درج ميکينم. براي ديدن لينکهاي بيشتر ميتواند در
google
با وارد کردن کلمه
Marymnamazi Ex muslim
ابعاد اين کمپين را مشاهده کنيد
----
10- روز يکشنبه 24 ماه ژوئن، به دعوت راديوي بي بي سي کانال 4 مريم نمازي با "امام ايمال مسرور" از جامعه اسلامي بريتانيا در يک مناظره مهم شرکت کرد. اين برنامه که ميليونها نفر شنونده دارد، در ساعت هفت صبح روز يکشنبه با سوالات و عکس العملهاي زيادي از سوي شنوندگان روبرو شد. لينک اين برنامه را نگاه کنيد:
http://www.bbc.co.uk/radio/aod/mainframe.shtml?http://www.bbc.co.uk/radio/aod/radio4_aod.shtml?radio4/sunday
11- روز ٢۵ ماه مه 2007 روزنامه مجارستاني مصاحبه اي با مينا احدي را در مورد کمپين اکس مسلم و اهداف آنرا چاپ کرد. لينک آن را در زير ميبينيد
http://www.magyarhirlap.hu/cikk.php?cikk=131219
12- روزنامه يولند پستن از دانمارک مصاحبه اي با مراد شيخي و مينا احدي در مورد فعاليتهاي عليه اسلام سياسي و در دفاع از آزادي بيان را پخش کرد. متن ترجمه شده اين مصاحبه را در زير ميتوانيد ملاحظه کنيد
روزنامه يولند پستن روزنامه بسيار معروفي دردانمارک است، نه الزاما بدليل نوع کار و يا مضمون بهتر مطالبش، بلکه بدليل يک واقعه مهم در تاريخ اين روزنامه که اسمش را معروفترين روزنامه در دنيا ساخت. چاپ کاريکاتورهاي محمد در اين روزنامه باعث شد که تحرکاتي از سوي جنبش اسلامي در دنيا بر عليه اين روزنامه راه بيفتد و اسمش را جهاني کند. امروز با گذشت چندين سال از آن واقعه خبرنگاران يولند پستن به ديدار مراد شيخي مسئول سازمان اکس مسلم در دانمارک و مينا احدي از مبتکرين کمپين ما از مذهب رويگردانيم و مسئول شوراي مرکزي اکس مسلم در آلمان رفته و پاي صحبت آنها نشسته اند و اين ترجمه آزاد مصاحبه ها است
وداعي خطر ناک
ممنوعیت حجاب در محل کار
هر کسی بايد در بیان نظراتش آزاد باشد


مراد در ايران متولد شده و بدليل فعاليت سياسي دستگير و زنداني ميشود. او اکنون کادر حزب کمونيست کارگري ايران است. در متن سبز رنگ هلالی شکل مانند، نوشته شده است که طبق دستور قران کسانی که از دینشان برگردند، محکوم به مرگ هستند. "کسی که مسلمان ميشود حق برگشتن از آن را ندارد". ما امروز با کسانی حرف میزنیم که به مذهب پشت کرده اند. آدرس مراد مخفی است و این به دلیل ترس از ترور توسط باندهای تروریست است قتل " ونگوگ" در هلند نمونه اي از قتل مخالفين اسلام است. مراد هم وقتي ميخواهد بيرون برود و يا براي خريد از خانه بيرون ميرود، قيافه حود را تغيير ميدهد. مراد در ایران فردی معترض به عملکرد حاکمان اسلامی بوده است او .به سنگسار زنان و به اين واقعيت که چرا زنان از حقوق کمتری نسبت به مردان بر خوردارند همواره معترض بوده است. مراد از نبود آزادی واز فراواني ممنوعیتها حرف ميزند و به آنها اعتراض دارد. مراد ميگويد .انسان آزاد است و کسی حق ندارد جلوی آزاد بودن دیگران را بگیرد. آزادی مذهب و بی مذهبی بايد به رسميت شناخته شود
او کمونیست است و به مارکسیسم و سوسیالیسم باور دارد. مراد خواهان .ممنوعیت حجاب برای کودکان است و اینکه آنها باید پس ازرسیدن به سن بزرگسالی، خودشان آگاهانه انتخاب نمایند و کسانی که میخواهند چنین اجباری برای کودکان باشد، بايد قانون در مقابل آنها بايستد. ما در دانمارک آزاد نیستیم.مثلا، کسانی چون من جرات انتقاد از اسلام را نداریم و دقیقا ما از همان شرایطی برخورداریم که مردم کشورهای چون عربستان سعودی و افغانستان برخوردارند. دانمارک یک کشور آزاد نیست. دین خیلی ،خیلی خطرناک است. در کتاب قران هیچ اشاره ای به حکومتی به شکل دمکراتیک نشده است
مراد سايتي به اسم روزنه
را باز ميکند و عکس دختري را نشان ميدهد که بدلیل بد حجابی کتک خورده وصورتش خوني است. به جایی که خارجی زیاد داشته باشد نمیروم ودر صورت لزوم از منزل خارج میشوم تغیر قیافه میدهم. ما میتوانیم ببینیم که چگونه اسلامیستها دارند می آیند! وبا تهدید خواسته هایشان را عملی میکنند. در کشورهای اسلامی آزادی نیست وچنین موردی را در هیچ کشوری سراغ ندارم . نمونه بارز اين کشورها ايران و افغانستان است
مينا احدي ۵١ سال دارد
رییس اکس مسلم در کشور آلمان تاسیس در ماه ژانویه.,فعال سیاسی او کمونيست است و از دوران نوجواني بعنوان يک فرد سوسياليست. از حکومت شاه خوشش نمی آمد و از سال 1979 با سر کار آمدن خميني مينا عليه حکومت خميني حرف ميزند و در سال ١٩٨٠ همسر او دستگير و اعدام ميشود درسال 1990 به کشور اطریش آمد و از سال ١٩٩٦ در کلن زندگی میکند. مينا احدي در سال ٢٠٠١ کمیته علیه سنگسار را تشکيل ميدهد. مینا را در یک کافه ترياي مدرن ملاقات میکنيم .نور جباري مرا به محل راهنمايي ميکند. اوهم تحت نظر پلیس است ودر آنجا احساس امنیت نمیکند
زانوی مینا مشکل دارد وشاید این بدلیل تلاش زیاد او است. مینا خانمی است با انرژی و لبخندی بر لب وچشمانی شاد و آلمانی را خوب صحبت میکند. او اکنون با استفاده از عصا راه ميرود. در مورد هلند و ترس مردم از پس از کشتن ونگوگ میگوید و همچنین، گفت که دانمارک نیز جای مهمی برای کار کردن ما است. مینا احدی روبروی اسلام ایستاده ایم
ما تابو شکستیم
باید فکر جدید کنیم
او میگوید به کسانی که از کشورهای چون ایران، عراق، افغانستان، ترکیه و... می آیند بر چسب مسلمان زده میشود. اشاره به سه ونیم ملیون "مسلمان" در آلمان ميکند. ولی الان بعد از کمپين ما اوضاع عوض شده است. همه کسانی که از کشورهای اسلام´زده می آید انسانند و بايد بعنوان انسان به رسميت شناخته شوند. ما یک ارگانیزاسیون سیاسی هستیم که از اسلام خوشمان نمی آید. ما کسانی هستیم که یا مسلمان بودیم ویا از کشورهای مسلمان زده می آییم
مینا احدی از سن جوانی، فردی آکتیو بود. در سال 1980 پلیس ایران به منزلشان هجوم میبرد وهمسرش را به همراه پنج نفردیگر دستگیر میکند.مینا در منزل نبود. او ميگويد ما اینجا آمدیم که آزاد باشیم و نمی خواهیم مهر مسلمان بودن بر ما خورده شود. مینا هرگز از حجاب خوشش نمی آمد. ما می خواهیم جلوی اسلام سیاسی بایستیم و از امتیاز دهی به آنان جلوگیری کنیم. از ماه ژانویه تا به امروز خیلی ها عضو ما شدند. سازمانشان500 عضو دارد. اگر مینا آته ایست نبود میتوانست مثل مارتین لوتر کينگ شود
در سال 2006 و بعد از موضوع کاریکاتورهای محمد، تصمیم به انجام این کار داشتم. در ماه ژانویه اکس مسلم را درست کردیم. اين روزنامه در زير عکس مينا نوشته است
،، خوشحالی مینا از تاسیس اکس مسلم در کشورهای اسکاندیناوی،،
*****************************************
13- کمپين عليه اسلام سياسي در کشور دانمارک با عکس العمل و توجه ويژه ايي روبرو شد. مراد شيخي مصاحبه هايي با روزنامه پليتيکن، تلويزيون سراسري دانمارک و چندين رسانه اين کشور داشته است

14- در سوئد افسانه وحدت در يک گفتگوي رادييويي حضور داشت و با چندين نفر در مورد کمپين اکس مسلم مناظره اي انجام داد که با استقبال روبرو شد
15- در فنلاند و نروژ عبدل گلپريان و صابر رحيمي فعالين اين کمپين مصاحبه هايي با رسانه هاي اين کشورها انجام داده اند اما خبر دقيق آن بدست من نرسيده است
*************************************
لينکهاي زير از رسانه هاي بريتانيا و فعاليتهاي مريم نمازي و همراهانش را نشان ميدهد
.
BTW the establishment of the new organisation has been reported in various media outlets:
http://maryamnamazie.blogspot.com/2007/06/launch-was-huge-success.html
Google: ex muslim namazi

http://uk.reuters.com/article/topNews/idUKL2088254320070620

http://uk.news.yahoo.com/rtrs/20070620/tts-uk-europe-islam-b452e6f.html

http://news.scotsman.com/latest.cfm?id=967842007


http://www.nowpublic.com/council_of_ex_muslims_launches_manifesto


http://www.islam-watch.org/MNamazie/Ex-Muslims-Council-of-Britain.htm

http://news.bbc.co.uk/2/hi/uk_news/6224702.stm


http://fulhamreactionary.blogspot.com/2007/06/british-ex-muslim-group-formed.html

http://sugiero.blogspot.com/2007/06/launch-of-council-of-ex-muslims-of.html


http://www.dutch.faithfreedom.org/forum/viewtopic.php?p=97482&sid=5e24968a3d9bbbb7fb14cb104ea75773

http://www.youtube.com/watch?v=k_3VvZkwujI

http://www.newhumanist.org.uk/

http://ahmedismailibrahim.wordpress.com/2007/06/18/launch-of-the-council-of-ex-muslims-of-britain-a-cheap-way-of-attracting-ex-muslims-to-join-the-war-on-islam/

http://www.iranian.com/Namazie/2006/October/Khatami/index.html

http://www.scoop.co.nz/stories/WO0706/S00319.htm

http://commentisfree.guardian.co.uk/ac_grayling/2007/06/the_courage_of_their_convictions.html

http://www.butterfliesandwheels.com/articleprint.php?num=115

http://islam-watch.org/MNamazie/Veiling_Sexual_Apartheid.htm

http://www.islamophobia-watch.com/islamophobia-watch/2007/6/18/launch-of-the-council-of-ex-muslims-of-britain.html

http://khalas.wordpress.com/about/

http://keesjemaduraatje.web-log.nl/keesjemaduraatje/2007/06/exmoslims_in_gr.html

http://dailyatheist.blogspot.com/


http://www.indonesia.faithfreedom.org/forum/viewtopic.php?p=184216&sid=ff39640ef338243ccd8ed237e358d412

http://www.scoop.co.nz/stories/HL0703/S00426.htm

http://www.igmg.de/index.php?module=ContentExpress&itmid=1&func=display&ceid=2924

http://www.maryamnamazie.com/calendar/calendar.html

http://apostate.wordpress.com/2007/03/17/the-secular-islam-summit/

http://blog.martinsgill.co.uk/archives/47

http://donklephant.com/2006/02/28/choose-freedom/

http://theislamist.wordpress.com/2007/06/18/the-council-of-ex-muslims-of-britain/

http://www.nowpublic.com/council_of_ex_muslims_launches_manifesto


http://billtblog.com/2007/06/council-of-ex-muslims-of-britain-set.html

http://islamineurope.blogspot.com/search/label/Community

http://ahmedismailibrahim.wordpress.com/2007/06/18/launch-of-the-council-of-ex-muslims-of-britain-a-cheap-way-of-attracting-ex-muslims-to-join-the-war-on-islam/

http://www.mediawatchwatch.org.uk/?p=735

http://shadned.web-log.nl/shadned/2007/05/exmoslims_krijg_1.html


http://www.linkezeitung.de/cms/content/view/2877/269/


http://www.politicallyincorrect.de/2007/05/ex-muslime-angriffe-auf-giordano-sind-absurd/
New Group for those who renounce Islam, Pakistan Daily Times Monitor, June 22, 2007New Ex-Muslim group speaks out, The Guardian, June 22, 2007Council of ex-Muslims challenge politicised Islam, New Humanist, June 21, 2007New group for those who renounce Islam, Telegraph, June 21, 2007Ignore Islam, ex-Muslims urge, BBC, June 21, 2007Spiritual departures, Guardian’s Comment is Free, June 21, 2007Ex-Muslim group launches in Britain, Washington Post, June 20, 2007Ex-Muslim group launches in Britain, The Scotsman, June 20, 2007Ex-Muslim group launches in Britain, Boston Globe, June 20, 2007The Courage of their convictions, AC Grayling, Guardian’s Comment is Free, June 20, 2007Ex-Muslim group launches in Britain, Reuters, June 20, 2007
http://www.scoop.co.nz/stories/WO0706/S00319.htm
-----------------------

وداعي خطرناک

وداعي خطرناک
روزنامه يولند پستن روزنامه بسيار معروفي دردانمارک است، نه الزاما بدليل نوع کار و يا مضمون بهتر مطالبش، بلکه بدليل يک واقعه مهم در تاريخ اين روزنامه که اسمش رايکي از معروفترين روزنامه ها در دنيا ساخت. چاپ کاريکاتورهاي محمد در اين روزنامه باعث شد که تحرکاتي از سوي جنبش اسلامي در دنيا بر عليه اين روزنامه راه بيفتد و اسمش را جهاني کند. امروز با گذشت چندين سال از آن واقعه خبرنگاران يولند پستن به ديدار مراد شيخي مسئول سازمان اکس مسلم در دانمارک و مينا احدي از مبتکرين کمپين ما از مذهب رويگردانيم و مسئول شوراي مرکزي اکس مسلم در آلمان رفته و پاي صحبت آنها نشسته اند و اين ترجمه آزاد مصاحبه ها است: ممنوعیت حجاب در محل کارهر کسی بايد در بیان نظراتش آزاد باشد! مراد در ايران متولد شده و بدليل فعاليت سياسي دستگير و زنداني ميشود. او اکنون کادر حزب کمونيست کارگري ايران است. در متن سبز رنگ هلالی شکل مانند، نوشته شده است که طبق دستور قران کسانی که از دینشان برگردند، محکوم به مرگ هستند. "کسی که مسلمان ميشود حق برگشتن از آن را ندارد". ما امروز با کسانی حرف میزنیم که به مذهب پشت کرده اند. آدرس مراد مخفی است و این به دلیل ترس از ترور توسط باندهای تروریست است قتل " ونگوگ" در هلند نمونه اي از قتل مخالفين اسلام است. مراد هم وقتي ميخواهد بيرون برود و يا براي خريد از خانه بيرون ميرود، قيافه حود را تغيير ميدهد. مراد در ایران فردی معترض به عملکرد حاکمان اسلامی بوده است او .به سنگسار زنان و به اين واقعيت که چرا زنان از حقوق کمتری نسبت به مردان بر خوردارند همواره معترض بوده است. مراد از نبود آزادی واز فراواني ممنوعیتها حرف ميزند و به آنها اعتراض دارد. مراد ميگويد .انسان آزاد است و کسی حق ندارد جلوی آزاد بودن دیگران را بگیرد. آزادی مذهب و بی مذهبی بايد به رسميت شناخته شود. او کمونیست است و به مارکسیسم و سوسیالیسم باور دارد. مراد خواهان .ممنوعیت حجاب برای کودکان است و اینکه آنها باید پس ازرسیدن به سن بزرگسالی، خودشان آگاهانه انتخاب نمایند و کسانی که میخواهند چنین اجباری برای کودکان باشد، بايد قانون در مقابل آنها بايستد. ما در دانمارک آزاد نیستیم.مثلا، کسانی چون من جرات انتقاد از اسلام را نداریم و دقیقا ما از همان شرایطی برخورداریم که مردم کشورهای چون عربستان سعودی و افغانستان برخوردارند. دانمارک یک کشور آزاد نیست
دین خیلی ،خیلی خطرناک است. در کتاب قران هیچ اشاره ای به حکومتی به شکل دمکراتیک نشده است
مراد سايتي به اسم روزنه
را باز ميکند و عکس دختري را نشان ميدهد که بدلیل بد حجابی کتک خورده وصورتش خوني است. به جایی که خارجی زیاد داشته باشد نمیروم ودر صورت لزوم از منزل خارج میشوم تغیر قیافه میدهم. ما میتوانیم ببینیم که چگونه اسلامیستها دارند می آیند! وبا تهدید خواسته هایشان را عملی میکنند. در کشورهای اسلامی آزادی نیست وچنین موردی را در هیچ کشوری سراغ ندارم . نمونه بارز اين کشورها ايران و افغانستان است. مينا احدي ۵١ سال دارد
رییس اکس مسلم در کشور آلمان تاسیس در ماه ژانویه.,فعال سیاسی او کمونيست است و از دوران نوجواني بعنوان يک فرد سوسياليست. از حکومت شاه خوشش نمی آمد و از سال 1979 با سر کار آمدن خميني مينا عليه حکومت خميني حرف ميزند و در سال ١٩٨٠ همسر او دستگير و اعدام ميشود درسال 1990 به کشور اطریش آمد و از سال ١٩٩٦ در کلن زندگی میکند. مينا احدي در سال ٢٠٠١ کمیته علیه سنگسار را تشکيل ميدهد. مینا را در یک کافه ترياي مدرن ملاقات میکنيم .نور جباري مرا به محل راهنمايي ميکند. اوهم تحت نظر پلیس است ودر آنجا احساس امنیت نمیکند زانوی مینا مشکل دارد وشاید این بدلیل تلاش زیاد او است. مینا خانمی است با انرژی و لبخندی بر لب وچشمانی شاد و آلمانی را خوب صحبت میکند. او اکنون با استفاده از عصا راه ميرود در مورد هلند و ترس مردم از پس از کشتن ونگوگ میگوید و همچنین، گفت که دانمارک نیز جای مهمی برای کار کردن ما است مینا احدی روبروی اسلام ایستاده است
ماتابوشکستیم باید فکر جدید کنیم. او میگوید به کسانی که از کشورهای چون ایران، عراق، افغانستان، ترکیه و... می آیند بر چسب مسلمان زده میشود. اشاره به سه ونیم ملیون "مسلمان" در آلمان ميکند. ولی الان بعد از کمپين ما اوضاع عوض شده است. همه کسانی که از کشورهای اسلام´زده می آید انسانند و بايد بعنوان انسان به رسميت شناخته شوند. ما یک ارگانیزاسیون سیاسی هستیم که از اسلام خوشمان نمی آید. ما کسانی هستیم که یا مسلمان بودیم ویا از کشورهای مسلمان زده می آییم
مینا احدی از سن جوانی، فردی آکتیو بود. در سال 1980 پلیس ایران به منزلشان هجوم میبرد وهمسرش را به همراه پنج نفردیگر دستگیر میکند.مینا در منزل نبود. او ميگويد ما اینجا آمدیم که آزاد باشیم و نمی خواهیم مهر مسلمان بودن بر ما خورده شود. مینا هرگز از حجاب خوشش نمی آمد. ما می خواهیم جلوی اسلام سیاسی بایستیم و از امتیاز دهی به آنان جلوگیری کنیم. از ماه ژانویه تا به امروز خیلی ها عضو ما شدند. سازمانشان500 عضو دارد. اگر مینا آته ایست نبود میتوانست مثل مارتین لوتر کينگ شود. در سال 2006 و بعد از موضوع کاریکاتورهای محمد، تصمیم به انجام این کار داشتم. در ماه ژانویه اکس مسلم را درست کردیم
اين روزنامه در زير عکس مينا نوشته است: ،، خوشحالی مینا از تاسیس اکس مسلم در کشورهای اسکاندیناوی

۱۳۸۶ خرداد ۳۰, چهارشنبه

چهار ماه تلاش برای تغییر دنیا

جوانان کمونیست ۳۰۳


چهار ماه تلاش برای تغییر دنیا
گفتگو با مینا احدی، در باره سازمان اکس مسلم

هدف ما بين المللي تر کردن اين حرکت است. (علاوه بر آلمان) در هلند الان تشکيل شده و در اسکانديناويا هم همینطور، و روز ٢١ همين ماه ژوئیه، یعنی پنجشنبه همین هفته، در انگليس هم اعلام موجوديت ميکند

حدود چهار ماه از تشکیل کمپین "ما از مذهب روی گردانيم" می گذرد. در این مدت این کمپین فعالیتهای فراوانی را در دستور داشته است و به شدت در رسانه ها و افکار عمومی مطرح بوده است، مشروح گزارشات این فعالیتها به زبان فارسی که بیشتر توسط محمد آسنگران و تحت عنوان " گزارش های روزانه" نوشته شده است در شماره های پیشین جوانان کمونیست و سایت های مختلف به چاپ رسیده است. و علاقه مندان می توانند آنها را مطالعه کنند. و حالا بعد از حدود چهار ماه می خواهم همراه با مینا احدی مسئول این سازمان مروری هر چند کوتاه و مختصر بر این چهار ماه داشته باشیم

سامان احمدی: مینا احدی عزیز خوشحالم که با وجود داشتن مشغله های فراوان این مصاحبه را قبول کردید و متشکرم. همانطور که اشاره کردم می خواهم مروری داشته باشیم بر سیر پیشروی سازمان "ما از مذهب روی گردانيم" اما قبل از آن بد نیست بپرسم اساسا ایده به وجود آوردن چنین حرکتی از کجا آمد و چرا در این مقطع این سازمان تشکیل می شود ؟

مينا احدي: ايده اين سازمان اساسا از انتقادات فراواني شکل گرفت که ما به دخالت و پيشروي سازمانهاي اسلامي در آلمان و اروپا داشتيم. من ١١ سال است که در آلمان زندگي ميکنم و هر از چند گاهي اينجا يک موضوع داغ ميشد، حجاب، حجاب کودکان، قتل ناموسي، تدريس مذهب و بالاخره کنفرانس اسلام به دعوت وزارت داخله آلمان و اعلام اينکه چند سازمان تروريست اسلامي در اينجا نماينده مردم فراري از ايران و عراق و افغانستان و ترکيه را به عهده دارند!؟
اينها همگي مورد اعتراض و انتقاد ما بوده و بالاخره تصميم گرفتيم با چند سازمان آتئيست و سکولار آلماني که نظرات مشابهي در اين زمينه با هم داشتيم، کاري بر عليه اين روند انجام دهيم. ايده اعلام کمپين ما از مذهب رويگردانيم و چاپ عکسهاي ما از يک حرکت مهم در جنبش زنان در آلمان است که توسط ميکاييل اشميت سالمون از سازمان جردانو برونو با من طرح کرد و بلافاصله توافق کرديم و يکسال هم روي اجراي اين ايده کار مشترک کرديم. زمان اعلام حرکت هم بنظر من دير شده بود و بايد زودتر از اينها ما کاري ميکرديم

سامان احمدی: می دانم که انعکاس تمامی فعالیت های این سازمان در حوصله این مصاحبه نمی گنجد، اما دوست دارم با گزارش مختصری از این سازمان از زمان تاسیس و اعلام آن تا الان شروع کنیم. سوالم را اینطور بپرسم، بعد از چند ماهی که از تشکیل سازمان میگذر در کجا قرار دارید؟

مينا احدي: ما خيلي جلو آمده ايم. اولا الان يک سازمان و حرکت مطرح در آلمان و تا حدودي در دنيا هستيم. ما توانستيم تابو بشکنيم. ما توانستيم اعلام کنيم که انسانها ميتوانند بگويند از اسلام دست ميکشند و سازمانهاي تروريست اسلامي جرات نکنند رسما فتواي قتل بدهند. ما توانستيم اين حرکت را تا حدودي توده اي کنيم. ما توانستيم در آلمان به اين داستان خاتمه دهيم که سازمانهاي اسلامي نماينده مردم فراري از کشورهاي اسلام زده هستند. ما در مورد هر معضلي که مربوط به مردم فراري از کشورهاي اسلام زده هست، مثل داستان قاضي دادگاهي در فرانکفورت و يا معضل حجاب و مسجد ساختن يک طرف مباحثات هستيم و اجازه نميدهيم سازمانهاي اسلامي مثل قبل يکه تازي کنند. اکنون رسانه ها برايشان مهم است که ما در اين مورد چه ميگوئيم

سامان احمدی: اگر در یک جمله بخواهم بپرسم این سازمان چه هدفی را دنبال میکند، جواب شما چیشت؟

مينا احدي : اين سازمان يک حرکت و يک سياست ديگر در مقابل جنبش اسلامي و اسلام سياسي و دخالت اين جنبش در زندگي و مقدرات مردم است. ما جهانشمولي حقوق انسان را در مقابل تقسيم بندي حقوق مردم به مذهبي و ملي و فرهنگي و... قرار داده ايم. انسان انسان است و حقوقش بر اساس هويت انسانيش بايد به رسميت شناخته شود. کساني آمده اند ميگويند اين ميليونها انساني که از کشورهاي اسلامي فرار کرده اند مسلمان هستند و بايد حقوقشان در آن چهار جوب تعريف شود. ما آمديم اعلام کرديم مسلمان نيستيم. اين دو کلمه بهتراز هر توضيح و تفسيري توانست صف انساني ما را و هويت انساني ما را در مقابل کساني که ميخواهند ما را اسلامي تعريف کنند روشن و جوابگو بود

سياست اين سازمان نقدي است به مماشات و همکاري دولتهاي اروپايي با اسلام سياسي، اين سازمان نهادي است در دفاع از جهانشمولي حقوق انساني، در مقابل نسبيت فرهنگي ، اين سازمان از حقوق کودکان و زنان و دختراني دفاع ميکند که در خانه مورد اذيت و آزار قرار گرفته و به دليل حمايت و دخالت سازمانهاي اسلامي و يا مساجد و حجاب و يا ازدواج اجباري زير فشار قرار گرفته و يا به قتل ميرسند. اين سازماني است در دفاع از جهانشمولي حقوق انساني اين سازماني است در عين حال در مقابل دو قطب تروريستي در نظم نوين جهاني ودر دفاع از جبهه سوم

سامان احمدی: این سازمان خیلی زود در راس اخبار همه خبرگزاری های آلمان و اندکی بعد جهان قرار گرفت به نطر شما علت سرو صدای زیاد این سازمان چیست ؟

مينا احدي: اولا ما در دنياي مطبوعات توانستيم نوعي از کار و نوعي از کمپين را اعلام کنيم که جلب توجه ميکرد، تعدادي زن و مرد از کشورهاي اسلام زده ساکن در آلمان، پا پيش گذاشته و با عکس و هويت اصلي خودشان اعلام کردند که از مذهب و از اسلام دست کشيده اند. اين در دنياي امروز يک تابو شکني و يک اعلان جنگ آشکار به اسلاميها و آخوندها بود. به کمک سازمانهاي آتئيست آلماني توانستيم فعاليتهاي خودمان را خوب ارگانيزه کنيم و کيفيت کارمان بالا بود، ولي مهمتر از همه بنظر من ما به يک نياز و به يک خواست پاسخ داديم. مردم از دست اسلاميها جانشان به لب رسيده و نگران هستند. مردم در عين حال فاجعه عراق را مي بينند و به هر دو قطب تروريستي معترض هستند. پاسخ ما به يک معضل در اين چهارچوب مهم بود و مورد توجه زيادي قرار گرفت

سامان احمدی: پایه های مادی، اجتماعی و سیاسی این حرکت از نظر شما کدامند؟

مينا احدي: اين حرکتي است در دفاع از سکولاريسم، در دفاع از آزادي بيان و عقيده و در دفاع از جهانشمولي حقوق انساني و ... اين حرکت در شرايطي اتفاق مي افتد که امريکا در عراق کاملا شکست خورده و موجي از اعتراض و مبارزه عليه سياستهاي ميليتاريستي دولت امريکا در جريان است. در عين حال، شکست جمهوريخواهان در انتخابات اخير در آمريکا و موجي از انتقاد و اعتراض به هر دو قطب ترور و وحشت در دنيا ، زمينه ها و پايه هاي چنين حرکتي است و به آن قدرت مي بخشد

سامان احمدی: روی آوری به این سازمان به چه صورت است و تاثیرش مثلا در بین زنان و دخترانی که هنوز در بند خانواده های اسلام زده گرفتار هستند چگونه بوده است؟

مينا احدي : ما نامه هاي زيادي گرفته ايم که بسياري ازدختران و پسران جوان از آلمان و يا همچنين از سوريه، مراکش، افغانستان، نوشته اند که اين حرکت مهم است، که خود اينها ديگر مسلمان نيستند و از ما ميخواهند که کمکشان کنيم با ما همکاري ميکنند. نامه هاي بسياري گرفته ايم که به شجاعت ما درود فرستاده اند. صدها نامه گرفته ايم که نوشته اند حرف دل آنها را زده ايم و دري به رويشان باز شده است. در اين مدت تعداد زيادي اعلام حمايت کرده و خواهان همکاري با ما شده اند. صدها نفر هم عضو اين سازمان شده اند

سامان احمدی: کلا در میان افکار عمومی چطور؟

مينا احدي: سازمان ما الان يک نهاد محبوب و مورد توجه در بين افکار عمومي است. يک سازمان مدرن و انسان دوست، با حضور چهر هايي که زندگيشان و فعاليت اشان در دفاع از حقوق انساني است جايگاه مهمي در سياست آلمان پيدا کرده است. اين سازماني است عليه ظلمت و تباهي که اسلاميها از آن دفاع ميکنند. اين سازماني است در دفاع از حقوق کودکاني که به زور حجاب سرشان ميکنند و يا اجازه شنا کردن ندارند و در کلاس های ورزش نبايد شرکت کنند. اين سازماني است در نقد دولت آلمان و همکاري آن با اسلاميها و و به همين دليل مورد توجه رسانه ها قرار گرفت و به تبع در افکار عمومي جا باز کرده و سازماني محبوب است. هر موضوعي به اسلاميها و يا به مردم مهاجر از کشورهاي اسلام زده مربوط باشد رسانه ها ناچارند نظر و سياست ما را بپرسند. جامعه هم اين انتظار را دارد که نظر ما را بداند. به اين معنا اين سازمان در افکار عمومي مردم در آلمان جا باز کرده است

سامان احمدی: اما این سازمان مخالف ومنتقد هم کم ندارد. مخالفین اساسا از چه طیف های تشکیل می شوند و اصولا مخالفت آنها چه دلیلی دارد؟

مينا احدي: مخالفت و تهديد عليه ما اساسأ از جناح اسلاميها بوده است. اما تعدادي از جريانات حاشيه اي و فسيل شده "چپ ضد امرياليست" هم در کنار اسلاميها عليه ما ايستاده اند. در آلمان اين نوع چپ ضد امپرياليست اول با دقت نظاره گر بودند، سپس يکي از اينها نقد شداد و غلاظي نوشت از موضع ضد امپرياليستي و در دفاع از اسلاميها ، سپس اين موضع نقد شد و اکنون تعدادي از همان چپها با من مصاحبه کرده و اين نوع نوشته ها را نقد کرده اند. در بين فارسي زبانها با اختلافي پنج ماهه ، خبر به گوش دوستان رسيد و ما را مورد مرحمت قرار داده و" امپرياليستي و صهيونيستي و..." لقب داده اند. اينها از موضع ضد امپرياليستي به طرف اسلاميها غش کردند. اين جريانات جدي نيستند. اما جواب به آنها در عين حال جوابي به اسلام شناسان غرب هم هست که با يک يا چند آيه قرآن و چند جمله عربي در کنار اسلاميها قرار دارند و آنها را حمايت ميکنند

سامان احمدی: نکته ای که از طرف بعضی از این مخالفین که شما هم به آنها اشاره کردید مدام مطرح می شود، همین مسله مطرح شدن و حضور فعالین این کمپین در مدیایی بین اللملی است. اینطور استدلال می کنند که فعالین این کمپین برای حضور در مدیا از " رادیکالیسم" خود کم کرده اند، این چقدر به حقیقت نزدیک است؟

مينا احدي: اين انتقاد بيشتر از روي فرقه گرايي ويا حسودي است. اينها را نبايد جدي گرفت. اينها نه جنبشهاي اجتماعي ميشناسند و نه مشکلشان مردم و حقوقشان است. مشکل اينها خودشان و محافلشان است. در دنيا کمتر اتفاق افتاده که کمونيستها در اين ابعاد به مدياي بين المللي وارد شده و نقد و حرف خود را بزنند. ما در اين مورد براي ديگران هم راه باز کرديم. آنها به جاي "انتقاد" بهتر است بيايند ياد بگيرند که چگونه ميشود فعاليت اجتماعي کرد. فعالين اين عرصه واقعا گل کاشتند و گوششان بدهکار اين فريبکاريها و برحوردهاي بچگانه نيست
همه رسانه ها ميدانند که من عضو حزب کمونيست کارگري ايران هستم و مارکسيست و کمونيستم، با وجود اين در مديا به رويمان باز شده و نميتوانند فعاليت اجتماعي ما را ناديده بگيرند. سي ان ان به استقبال ما آمد در فرودگاه برلين و ما را تا محل کنفرانس همراهي کرد، بي بي سي، وال استريت ژورنال، کريستين ساينس مانيتور، اشپيگل، و
منتقدين اگر به زبانهاي آلماني و انگليسي و فرانسه مسلط باشند، ميتوانند بخوانند ما چه گفته ايم و چگونه اين نقدهاي راديکال ما به شرايط موجود مورد استقبال قرار گرفته است. اگر نقدي به حرفهاي ما هست ما هم گوش شنوا داريم. اما کسي که ربطي به مشکلات و معضلات اين جامعه و اين دنيا ندارد و در محافل خود به خلسه فرو رفته چرا بايد جدي گرفته شود

سامان احمدی: نام این سازمان دست آویزی شده است برای مخالفین تا سازمان را به هویت مذهبی ساختن برای افراد محکوم کنند. چرا نام " اکس مسلم" را انتخاب کردید؟

مينا احدي : اين يک موضوع مورد بحث در بين خود ما از اول بود. ما ميتوانستيم اسم اين سازمان را سازمان سکولارها و يا آتئيست ها و يا سازمان عليه مذهب و يا عليه اسلام سياسي بگذاريم همه اينها مطرح بود. ولي ما ميخواستيم در بين افکار عمومي غرب يک تابو را بشکنيم وهدف ما اساسا عليه اسلام و اسلام سياسي بود، کدام اسم ميتوانست اينرا نمايندگي کند. ما مفسر نبوديم و نيستيم. ما به ميدان آمديم که تغييراتي در جامعه ايجاد کنيم. اکس مسلم مناسبترين اسمي بود که به اهداف سياسي ما براي به عقب راندن اسلاميها کمک ميکرد. کسانيکه از اسلام دست کشيده و نقد اصلي خود روي اسلام و اسلام سياسي متمرکز کرده اند که حقوق جهانشمول انسان را تثبيت کنند. اين در عين حال توجه مطبوعات را جلب ميکرد که کرد. کسانيکه اينرا نقطه ضعف ميدانند چيزي از سياست نفهميده اند. کساني که به بهانه اين اسم حملات "ضد امپرياليستي" و پرو اسلامي خود را به ما شروع ميکنند دردشان کمتر اسم ، بلکه اختلافات اساسي با ما و بيربطيشان به سياست است

سامان احمدی: یا مثلا گفته مشود که چرا فقط در مورد اسلام حرف میزنید؟ و یا اینکه این سازمان دارد آب به آسیاب بورژوازی جهانی می ریزد

مينا احدي : جنبش و حرکتي که ما به راه انداخته ايم، در مورد همه مذاهب موضع دارد. کساني ميتوانند عضو ما بشوند که آتيست بوده و به هيچ مذهبي تعلق نداشته باشند. در عين حال ما اسم اين کمپين را گذاشته ايم ما از مذهب رويگردانيم. يعني در حرکت ما اعلام موضع عليه همه مذاهب مستتراست . ولي اين يک حرکت سياسي عليه يک جنبش سياسي مهم در اين دنيا و در نظم نوين جهاني است. کسي که تفاوت اسلام سياسي با مثلا مذهب مسيحيت را نفهمد، از سياست امروز دنيا چيزي نمي فهمد. ما با يک جنبش ارتجاعي و فاشيستي اسلامي امروز مواجه هستيم که سر ميبرد و سنگسار ميکند و فتواي قتل کسانيکه از اسلام دست ميکشد را ميدهد و نه فقط اين، بلکه قتل را سازمان ميدهد. پس مبارزه با اين جنبش سياسي مهم است. يک نکته ديگر اينست که اين جنبش ساخته دست ، " بورژوازي جهاني" است و بعد از يک دوره وقتي اين جنبش سياسي به منافع دولتهاي غربي دست اندازي کرد، اينها با بخش نظامي و ميليتانت اين جنبش سرشاخ شده اند و با بخش فکل کراواتي آن ميسازند. ما با کليت اين جنبش با هر دو جناحش در حال نبرد هستيم و نميدانم چرا با اين کار خودمان آب به آسياب بورژوازي جهاني ميريزيم. اينها فقط حرفهاي پوچ است وچندان ارزش پاسخ دادن ندارد

سامان احمدی: جالب است که این سازمان تا همین الان هم حسابی موی دماغ دولت آلمان شده است. مثلا همان کیس قاضی دادگاه فرانکفورت که زنی را به دلیل اینکه گويا مسلمان بوده به تحمل اذیت و آزار شوهرش محکوم کرده بود و با افشاگری های سازمان شما و کسانيکه معترض به اين حکم بودند منجر به تعلیق قاضی شد. برخورد دولت آلمان با این سازمان و فعالین این سازمان چگونه بوده است؟ و چه سیاستی را در قبال این سازمان در پیش گرفته است؟

مينا احدي : رسما چيزي نگفته اند. اما رهبران احزاب دولتي با ما در تلويزيونها وارد مناظره شده و شکست خورده اند. زير فشار افکار عمومي دولت مجبور شده ما را به رسميت بشناسد و مناظره تلويزيوني کند

سامان احمدی: بعد از تشکیل سازمان اکس مسلم و سرو صداي کمپين" ما از مذهب روی گردانيم" در آلمان اخيرأ این سازمان در اسکاندیناوی هم تشکيل شده است. ابعاد فعالیت این سازمان تا کجا خواهد بود؟ آیا در همه کشور ها این سازمان تشکیل خواهد شد ؟

مينا احدي : هدف ما بين المللي تر کردن اين حرکت است. در هلند الان تشکيل شده و در اسکانديناويا هم همینطور و روز ٢١ همين ماه (ژوئیه، یعنی پنجشنبه همین هفته) در انگليس هم اعلام موجوديت ميکند. اميدوارم و تلاش ميکنيم شوراي جهاني اکس مسلم را تشکيل بدهيم و در سطح بين المللي دستاوردهاي بيشتري به دست آوريم

سامان احمدی: به نظر شما پیشرفت این سازمان و جنبشی که نمایندگی می کند چه تاثیری برجریانات چپ و کمونیستی در اروپا به عنوان محلی که این حرکت دارد در آن اتفاق می افتد و نیز کشور های اسلام زده می تواند داشته باشد؟

مينا احدي : به نظر من اين جنبش در کشورهاي اسلام زده ميتواند و بايد بسيار بيش از اين رشد کند. واقعيت اينست که در ايران و عراق و ترکيه و افغانستان، جنبشي عظيم عليه دخالت مذهب و عليه اسلام سياسي در جريان است. بويژه در ايران اين جنبش بسيار قوي است. جنبش ضد مذهبي و ضد اسلامي و ضد اسلام سياسي ميتواند و بايد بسيار جلوتر برود و اميدوارم اين حرکت ما بتواند در اين مورد موثر باشد
در جنبش چپ و کمونيستي اروپا نيز حرکت ما ميتواند موثر باشد ما با نقد معيني از نظم نوين جهاني بعنوان جبهه انسانيت و بشريت متمدن در مقابل دو قطب قد علم کرده ايم. ما از حقوق انساني دفاع ميکنيم ما جنبشي اومانيستي و نوين هستيم که در مقابل چپي است که از فرط ضد امپرياليست بودن به دامن حسن نصرالله پناه برده و آبرويي براي چپ باقي نميگذارد . ما با اومانيسم و در عين حال سياست انتقادي شديدي که داريم توجه ها را بخود جلب کرده و از يک نوع نقد و راديکاليسم و چپ دفاع ميکنيم که از انسانيت در کليت آن دفاع ميکند و عليه پست مدرنيسم و يا مماشات با جنبشهاي ارتجاعي نظير جنبش اسلامي است و اينها زمينه را بريا رشد چپ فراهم تر ميکند. چپ و کمونيزمي انسانگرا و مدرن و مترقي

سامان احمدی: بعد از حدود چهار ماه، آیا راضی هستید؟ قدم های بعدی چیست؟

مينااحدي : اين يک حرکت مهم بود و من خوشحالم که توانستيم تاثيرات مهمي در مقابله با اسلام سياسي در آلمان داشته باشيم. ما بايد قانون تغيير دهيم. ما ميخواهيم در آلمان براي ممنوعيت حجاب کودکان، ممنوعيت تدريس مذهب در مدارس، ممنوعيت حجاب بزرگسالان در محیط کار و همچنين ممنوعيت حجاب کودکان در سطح اروپا اقداماتي را انجام دهيم. در عين حال ما به دولت آلمان براي باز پس فرستادن پناهندگاني که از اسلام دست کشيده و آتئيست هستند ، معترض هستيم و اين موارد را به سطح دادگاه اروپا حواهيم کشيد

سامان احمدی: و اما در پایان، چه فراخوانی دارید ؟

مینا احدی: فراخوان من بويژه به جوانان در ايران اين است که اين حرکت را به دقت بررسي کنيد. مصاحبه ها و مباحثات مربوط به اين حرکت را تعقيب کنيد و به اين جنبش بپيونديد. ايران جامعه اي است که در آن جنبش سکولاريستي و ضد مذهبي بسيار قوي است. به جنبش نقد و طرد مذهب بپيونديد و کمک کنيد اين جنبش در ايرن بيش از پيش پا بگيرد

بيانيه شوراى "ما از مذهب رويگردانيم" (اكس مسلم) در بريتانيا

بيانيه شوراى "ما از مذهب رويگردانيم"(اكس مسلم) در بريتانيا

ما٬ آتئيستها و كسانى كه از اسلام روى برگردانده ايم پيوستن خود را به كمپين سراسري "ما از مذهب روي گردانده ايم" در بريتانيا اعلام ميكنيم. ما اعلام ميكنيم كه هيچكس نبايد تحت عنوان مسلمان طبقه بندى شده و داراى حقوق ويژه فرهنگى و يا توسط رهبران خودگمارده سازمانها و مجامع اسلامي نمايندگي شوند

ما كه با اسم و عكس خود پا پيش گذاشته ايم تا اين كمپين را در بريتانيا بر پا كنيم٬ نماينده تعداد بيشمارى از انسانهايي هستيم كه بدليل مهر " مرتد " خوردن٬ كه بر اساس قوانين اسلامي مجازات مرگ را در بر دارد٬ قادر نبوده اند در اين كمپين شركت كنند

ما با اين كار خود تابوى روى گرداندن از اسلام و مسلمان بودن را شكسته و در عين حال از جهان شمول بودن حقوق و ارزشهاى انسانى٬ از شعور انسانى٬ و از سكولاريزم دفاع مي كنيم

در حاليكه مذهب يا نداشتن مذهب امر خصوصي انسانهاست٬ مداخلات روزمره و هر چه بيشتر مذهب٬ علي الخصوص مذهب اسلام٬ در زندگي انسانها در دنياى كنوني٬ هر چه بيشتر لزوم وجود كمپين "ما از مذهب روى گردانده ايم" و اعلام مواضع آن را ايجاب ميكند. ما نماينده اكثريت قريب به اتفاق سكولارها و انسانهاى معترض و مبارز در اروپا و ديگر كشورهاى جهان از جمله ايران هستيم

در راستاى اهداف شوراى "ما از مذهب روي گردانيم" در آلمان٬ در بريتانيا نيز

١. ما خواستار حقوق جهان شمول و برابر براى همه شهروندان هستيم. ما مخالف نسبيت فرهنگي٬ تحمل اعتقادات ضد انساني٬ تبعيض٬ و تجاوز به حقوق انسانها تحت لواى احترام به مذهب و يا فرهنگ هستيم

٢. ما خواستار آزادى انتقاد از مذهب هستيم. همچنين خواستار ممنوع كردن محدوديت آزادى بدون قيد و شرط انتقاد و اظهار نظر در مورد مذهب تحت لواى "حرمت" به مذاهب هستيم

٣ . ما خواستار آزادى مذهب و همچنين آزادى بي مذهبي و بي خدايي هستيم

٤. ما خواستار جدايي مذهب از دولت٬ قانون و آموزش و پرورش هستيم


٥. ما خواستار ممنوعيت مراسم و عادات مذهبي٬ احكام و فعاليتهاى عقب مانده مذهبي كه تماما در مغايرت با آزادى و حقوق انساني است هستيم


٦. ما خواستار لغو تمامي مراسم مذهبي و فرهنگي محدود كننده و عقب مانده كه در مغايرت با استقلال و اراده آزاد زنان است٬ ميباشيم. ما همچنين خواستار لغو هر گونه جدايي بر اساس جنسيت هستيم


٧. ما خواستار لغو هر گونه دخالتگرى مراجع٬ افراد خانواده و بستگان٬ و يا مراجع قانوني٬ در زندگي خصوصي زنان و مردان و اوامر شخصي٬ احساسي٬ و روابط و تمايلات جنسي آنان هستيم


٨. ما خواستار حمايت از كودكان در برابر هر گونه تجاوز به حقوقشان و سو استفاده از آنان توسط مذاهب و مراكز مذهبي هستيم

٩. ما خواستار ممنوعيت هر گونه حمايت مالي٬ مادى و اخلاقي دولت و مراكز دولتي از مذهب٬ فعاليتهاى مذهبي٬ و مراكز مذهبي هستيم

١٠. ما خواستار ممنوعيت هر گونه ارعاب و تهديدهاى مذهبي هستيم

۱۳۸۶ خرداد ۲۹, سه‌شنبه

شورش لامذهبان ، خدا نبايد هيچ قدرتي داشته باشد

شورش لامذهبان ، خدا نبايد هيچ قدرتي داشته باشد

اين اسم برنامه و ميزگردي است که امشب از تلويزيون سراسري آلمان پخش ميشود

بعد از مباحثات فراوان در آلمان در مورد مذهب و لامذهبي و جنبش نوين آتئيسم، بعد از اينکه سر تيتر اشپيگل در هفته گذشته اعلام کرد که " خدا در مورد همه چيز مقصر است" و بعد از براه افتادن موج مباحثات در مورد اسلام سياسي و مذهب در آلمان و موج نوين آتئيسم، امشب سه شنبه ١٩ ماه ژوئن ساعت ده و چهل و پنج دقيقه شب ، تلويزيون " ان ت فاو
NTV"
در برنامه معروف " مردم با مايش برگر" برنامه اي را تدارک ديده است که ميکائيل اشميت سالمون، فيلسوف معروف آلماني و يکي ازمبتکرين ايجاد" شوراي مرکزي اکس مسلم" در آلمان نيز در آن شرکت خواهد کرد. براي اينکه در جريان اين مباحث قرار بگيريد، عين تبليغ برنامه از سايت " ان ت فاو
NTV "
را ترجمه کرده و به اطلاع عموم ميرسانيم

:شرکت کنندگان در اين ميزگرد

پائول شولتز
کشيش قبلي کليسا، که يکباره اعلام کرد " من آتئيست هستم" . او که يک آژيتاتور قوي و سخنرانيهايش با استقبال هزاران نفره روبرو ميشد، در سال ١٩٩٧ به دليل تبليغ عليه خدا و کليسا از کليسا اخراج شد. او ميگويد : آتئيسم رشد و پيشرفت مذهب است. دولتهاي دمکراتيک بايد خود را از شر مذهب خلاص کنند

ويتا پوهل

ويتا زماني که بچه بود با خدا يک عهد بست: اگر خدا او را در زمان جنگ کمک کند، و وقتي بزرگ شد، به نيازمندان از طريق کليسا کمک خواهد کرد. ١۵ سال قبل او اين عهد با خدا را مي شکند. او از کليسا خارج شده اما بعنوان فردي که شخصا به خدا اعتقاد دارد، ميگويد هر روز با خدا حرف ميزنم

کشيش گبهارد فورست

: " خدا امروز بيش از هر زمان ديگر زنده است" اينرا کشيش اشتوتگارتي ميگويد. او معتقد است که .بيش از هر چيز پاپ بنديکت در ايجاد رنسانس براي مسيحيان در آلمان نقش داشته است. مخصوصا جامعه مدرن بي اطمينان، احتياج شديدي به " روح خدا" دارد

ميکائيل اشميت سالمون

: " نه خدايي در کار است، و نه شيطاني" اينرا سخنگوي سازمان آتئيست جردانو برونو ميگويد. ايده وجود خدا براي مردم و انسانها ، بدبختي به بار آورده است. امکانات براي کليساها بايد متوقف شود. مناسک مذهبي مسيحي دريکشنبه ها بايد تعطيل شود. اينها را فيلسوف اشميت سالمون درخواست ميکند. او کسي است که براي ساختن يک شوراي مرکزي جهاني بي خدايان تلاش ميکند . او ميگويد ، در آلمان بي خدايان بيشتر از معتقدين به مذاهب هستند

گابريله کوبي

: اواسط سالهاي نود، او بعد از بيست سال " سرگرداني" به مذهب کاتوليک مي پيوندند. از مقطع دهه شصت او يک فعامل مومن کليسا بوده است، يک زن مومن و معتقد کاتوليک است. " فقط يک اميد در اين دنيا وجود دارد، مسيح" ! اينرا گابريله ميگويد زني که از طرف پاپ بطور فردي مورد تحسين قرار گرفته است

عايشه کولر

: معلمي در شهر کلن و عضو شوراي مرکزي مسلمانان آلمان . او با اين جمله شناخته شده است که : هر مسلماني بايد تنها در مقابل خدا پاسخگوي اعمال خود باشد. او همسر رهبر شوراي مسلمانان آلمان ايوب اکسل کولر است. " انسانهايي که به هيچ چيز اعتقادي ندارند، براي من ترسناک هستند. اگر خدا نباشد، انجام هر کاري ممکن است و اين خطرناک است

****************************************
ما در آلمان، اعلام کمپيني را کرده ايم، با عنوان " ما از مذهب رويگردانيم" و سازماني را تاسيس کرده ايم با عنوان شوراي مرکزي اکس مسلم، که امروز يک نهاد شناخته شده در آلمان است. ما خود را جزيي از جنبش نوين آتئيسم ميدانيم که در آلمان و در اروپا در حال پيشروي است. آتئيسم نوين و جنبش سکولاريستي در دفاع از جدايي کامل مذهب از دولت و آموزش و پرورش و در تقويت آتيسم و دفاع از جهانشمولي حقوق انسان. اين نوع برنامه ها در جريان رشد و اعمال فشار جنبش هايي است که تا کنون امکان ابراز عقيده در ابعاد ميليوني را نداشتند. مباحثاتي از اين نوع کمک خواهد کرد که ابعاد جنبش عليه مذاهب و همچنين مذهب اسلام و اسلام سياسي بيش از پيش روشن شود. همگان را به ديدن اين برنامه دعوت ميکنيم
شوراي مرکزي سازمان اکس مسلم
١٨ ژوئن ٢٠٠٧
مينا احدي
00491775692413

۱۳۸۶ خرداد ۲۸, دوشنبه

ترجمه مصاحبه مجله فرانسوی ماری کلر در مورد اکس مسلم

خبرنگاران مجله معروف زنان" ماري کلر" از فرانسه به شهر کلن آلمان آمده و با جمعي از فعالين سازمان اکس مسلم مصاحبه کردند. در شماره ماه ژوئن مجله ماري کلر که به زبان فرانسوي منتشر ميشود مصاحبه زير بهمراه عکس جمعي از فعالين سازمان اکس مسلم مقيم آلمان به چاپ رسيده است. شيوا از فرانسه اين مطلب را ترجمه کرده است. با تشکر فراوان از ايشان

تهدید به مرگ بدلیل طرد اسلام

خروج از اسلام از طرف شریعت ممنوع است،حتی امکان قتل راهم تجویز میکند. با اینهمه مینا احدی و 450 عضو سازمان اکس مسلم این کار را در مقا بل دوربینها انجام داده اند. برای پایان بخشیدن به هم پيماني و همکاري افراطیون و (طرفداران نسبيت فرهنگي) به نام احترام به تفاوتهاي فرهنگی

اسم مصاحبه کننده: امانویل ایل
عکس از:زولین شتلن
ترجمه فارسی: شیوا

به قضاوت پلیس شهر کلن دیدار با مینا در دفتر شورای مرکزی «مسلمان سابق» خطرناک بود. به این دلیل ما مینا را در گوشه یک خیابان،نزدیک شنبه بازار ملاقات می کنیم. در حالیکه اسکورت پلیسی که او را همراهی میکرد چشم از ما بر نمیداشت. کوچک اندام است و چشمانش از هوش و زیرکی می درخشند. چنین است که حدودا یک ماه پیش، مینا در ملا عام ميگويد اسلام را طرد میکند وبزودی 450 نفر به او می پیوندند که یک سومشان زن هستند. شورایش هر روزه در حال استقبال و ثبت نام کساني است که از اسلام رويگردان شده اند

طرد اسلام در شریعت ممنوع است وکسانی که از اسلام روي ميگردانند محکوم به مرگند. تهدیدها بر علیه مینا افزایش میابند. فتواهای غیر رسمی((فقط یک دوجین ملا در تمام دنیا حق صدور فتوای رسمی دارند.)) از طریق اينترنت بر فتواها می افزایند: فتوای قتل،گلوله ای در پشت گردن، توبه در مقابل خدا. چون مینا دیگر حق یک لحظه تنها یی را ندارد

شش خانم عضو شورااو را در میان گرفته و با غرور همراهی می کنند. تصمیم میگیریم به خانه آرزو معاون رییس اين سازمان برويم. آرزو خانمي ترک زبان زیبا وفعالي،55 ساله است. هیچکس ، حتی یک کلمه در پله ها ابراز نکرد. اما همینکه روی کوسنهای سالن نشستیم زبانها به سخن درآمدند
«ما تصمیم گرفتیم شورای مرکزی مسلمانان سابق رابرای در هم شکستن یک بت، يک تابو ، بپا کنیم.» مینا با تاکید توضیح میداد: ما از راه پرووکاسيون اسمش را چنین انتخاب کردیم،در مقابل " شورای مرکزی مسلمانان" که دولت آلمان طی سالها آنها را کمک و تشویق کرده بود

امروزه بیشتر از 3.000.000 نفرمهاجر از کشورهای مسلمان در آلمان زندگی میکنند. بسیاری از ما به اینجا آمده ايم زیرا از اسلام سیاسی فرار کرده ایم. حکومت آلمان نمی فهمد که ما این نوع موسسات را نماینده خود نميدانيم؟ که ما حجاب را آنهم از سن 7 سالگی نپذيرفتيم؟

آوردن ملا از مصر و عربستان و...، تکثیر و ساختن مساجد متعدد را محکوم میدانیم. قتلهای ناموسی و سنگسار اینجا هم وجود دارند. (اسلاميها عملأ اين کار را دارند ميکنند) دولت آلمان با توجه به گذشته نازیستي در تاريخ اين کشور، از ترس آنکه متهم به راسیسم شود،اسلاميها را حمايت و ما را بیش از پیش تحت فشار میگذارد. من که سی سال است بر علیه سنگسار،علیه اشکال متفاوت اعدام و ترور و ظلمت اسلام سیاسی مبارزه میکنم، اما ميبينم با اين وجود شرایط روز به روز بدتر میشود

ما رسما در مقابل مطبوعات ،با نشان دادن چهره هایمان اعلام ارتداد کرده ایم زیرا جامعه اروپا به یک الکتروشوک نیاز دارد
آرزو میگوید:« حق با شماست. دیگر حال تحمل دانشگاهیانی را که میگویند در قران چیزهای خوب هم هست،ندارم."اسلام" یعنی تسلیم. این یک مذهب نیست؛ بلکه بهانه ا ی است برای سرکوب ، استثمار و تحکم
شهلا ادامه میدهد: ارتداد به معنی طرد ترور است به معنی تشویق میلیونها انسان دیگر است که آزادی خود را بدست آورند. آنچه برای من مهم است اینکه دنیا ی بهتری برای فرزندانم بجا بگذارم ، حتی اگر نیاز به پذیرش خطر جانی و مالی باشد.» همه او را تایید می کنند

تا کنون دولت آلمان هیچگونه واکنشی به موجودیت شورای مرکزی مسلمانان سابق نشان نداده است،اما مطبوعات جهانی برای مصاحبه با مینا به کلن میروند. آشکاربودن و علنيت هر چه بیشتر مینا نقطه قوت فعاليت اوست. او اینرا میداند ومداوما بر مصاحبه هایش می افزاید. تلفنش مداوما زنگ می خورد. یکباره با قطع تلفن به نظر هیجان زده میاید:«پسر جوانی بود از کابل» برای تشکر از امیدی که شورا، درافغانستانی که از ترورهای طالبان مرعوب است ، ایجاد کرده است. شهلا سکوت را شکست و گفت: میلیونها بدنبال ما خواهند آمد این تازه اول کار است


سه سوال از فتحی بن سلمه
ماری کلر: در مورد ابتکار مینا چه فکر میکنید؟
ف ب س: به شهامتش سلام میگویم. چنین ابتکاری نشان میدهد که افراد بر خلاف نظر اسلامیستها، اسلام یک اعتقاد طبیعی نیست و افراد اگر جرات داشته باشند می توانند خود را از آن آزاد کنند! من عضو انجمن "مانیفست آزادی" هستم که گردهمایش ازافرادی است که حامل ایده ها و ارزشهای سکولاریست هستند، همه ما بنوعی ریشه در اسلام داشته ایم
م.ک : موضع شخصی خودتان چیست؟
ف.ب. : اسلام فقط یک مذهب نیست، یک تمدن هم هست. من از مذهب بیرون آمده ام ولی نه از تمدن اسلامی. من مینا را درک می کنم که خواسته است توفانی علیه دولت آلمان که از اسلامیستها حمایت میکند، براه اندازد. آلمانها بشدت ساده لوح اند، ما همین مشکل را در فرانسه داریم. با ایجاد "شورای فرانسوی آیین اسلامی" که تنها 25% مسلمانان فرانسه را نمایندگی می کنند؛ بقیه 5 میلیون مسلمان فرانسه خود را از طرف حکومت مطرود می بینند. نیکلا سرکوزی نیاز به یک مخاطب داشت؛ اما "س.ف.س.م" بهیچوجه معتدل نیستند. کافی است به موعظه پیشنما زهایشان گوش دهید. ولی همینها هستند که سالنهای نماز و مساجد را کنترل میکنند، وپولها را به انبان میریزند
م.ک: یک انجمن "مسلمان سابق " میتواند در فرانسه وجود داشته باشد؟
ف.ب.س : واقعا که چیز خوبی خواهد بود. شخصاخواستم اینست که یک موسسه مذهب شناسی متفکران مختلف را گرد آورم، تا یک فرهنگ اسلامی روشنبینانه را انتشار دهند

۱۳۸۶ خرداد ۲۴, پنجشنبه

سمینار مینا احدی و حمید تقوائی

سمینار مینا احدی و حمید تقوائی در چت روم پلتاک
در مورد
اهمیت و جایگاه کمپین "ما از مذهب رویگردانیم"
Ex-muslims
و پاسخی به مدعیان

زمان: جمعه 25 خرداد ۸۶، 15 ژوئن ۲۰۰۷، ساعت 8 شب بوقت اروپای مرکزی
مکان: اطاق
Iran – darbAre kampeyne Ex-Muslims bA Ahadi va Taqvai
در نسخه قدیمی پلتاک روی کاتگوری
Middle East
و سپس روی
Iran
کلیک کنید. در نسخه های جدید کلمه
Iran
را در بالای لیست کاتگوری ها جستجو
(search)
کنید

گزارش در مورد تشکيل سازمان اکس مسلم در مجله ماري کلردر فرانسه


مجله معروف زنان در فرانسه به اسم " ماري کلر" به زبان فرانسوي در شماره اخير خود به تاريخ ١۵ ماه مه ، گزارشي مفصلي در مورد تشکيل سازمان اکس مسلم در آلمان، اهداف آن و تاثيرات اين فعاليت در آلمان و در فرانسه داشت
در اين مصاحبه با چندين نفر از فعالين سازمان اکس مسلم صحبت شده است. اين گزارش را در متن و عکس زير ميبينيد
سازمان اکس مسلم در آلمان
13
ژوئن 2007

۱۳۸۶ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

کنفرانسي در دانشگاه فرانکفورت ، در باره بن بست انتگراسيون

کنفرانسي در دانشگاه فرانکفورت ، در باره بن بست انتگراسيون

امروز سه شنبه ١٢ ماه ژوئن خبرنگار روزنامه فرانکفورتر آلگماينه، کلوديا شولکه در باره جلسه دانشگاه فرانکفورت در روز دوشنبه ۱۱ ژوئن نوشت: هيچ جلسه اي به اندازه ، جلسه دانشگاه گوته در فرانکفورت، گسست زمان و تغيير اوضاع را نشان نميداد
آري اوضاع عوض شده و اکنون صداي انتقاد به سياستهاي راسيستي وسازش با اسلاميها و سياست انتگراسيون و صداي اعتراض به نقش اسلام سياسي و دخالت سازمانهاي اسلامي در مقدرات مردم به گوش همه ميرسد
خبرنگار فرانکفورتر آلگماينه نوشت: کنفرانس دانشگاه گوته به دعوت مرکز تحقيقات اجتماعي و در مورد بن بست انتگراسيون بود. در اين جلسه در مورد بن بست انتگراسيون صحبت ميشد و يک زن، مدافع حقوق انساني (مينا احدي) در مقابل سه مرد ، در مورد اسلام سياسي و در مورد مشکلاتي حرف ميزد که حرفهايش فقط تئوري صرف نبودند، او در زندگيش اين مسائل را تجربه کرده بود و از اينکه معلمين آلماني از ترس اسلاميها به دختران در معرض قتل ناموسي نميتوانند کمک کنند، حرف ميزد. او از اسلام سياسي حرف زد و ترس دولت آلمان از اسلاميها و همکاري اين دولت با آنها. در اين جلسه ورنر شيف هاوئر خود را مرد دانشمندي معرفي کرد که آناليز ميکند و در مقابل بحثهاي احدي، او را کسي معرفي ميکرد که آژيتاسيون سياسي ميکند
مينا احدي در اين نشست در مورد دنيايي حرف زد که جرات نقد به اسلاميها ، به قران و پيغمبر را ندارد، چرا که ترور و سلاح تهديد به ترور، يک سلاح مهم در دست اسلاميها است. کنفرانس دانشگاه گوته با دعوت از سه نفرخبرنگار، اسلام شناس و محقق و با گردانندگي بحث از طرف راديو و تلويزيون هسن، يکي از جنجالي ترين جلسات در مورد انتگراسيون بود. در اين جلسه مينا احدي در مقابل سه نفر سخنراني بود که همه از دخالت اسلاميها در مقدرات مردم و در انتگراسيون دفاع کرده واز ساختن مسجد در آلمان و از حجاب و همه اين مسائل دفاع ميکردند.
جلسه با حضور بيش از صد نفر در يک سالن ، در دانشگاه گوته شروع شد و سه ساعت بحث جذاب ، در مواردي با عکس العمل حاضرين روبرو ميشد. سخنان مينا احدي بارها با کف زدن و ابراز احساسات روبرو شد و در نهايت مردم حاضر در جلسه به اظهار نظر و سوال کردن پرداختند
يک روز قبل از شروع جلسه و صبح روز دوشنبه ١١ ماه ژوئن ، چهار مورد تلفن تهديد و مشکوک به انستيتوي تحقيقات اجتماعي شده بود. گفته بودند، ميائيم جلسه را دچار اختلال ميکنيم و گفته بودند، چرا بدون دعوت از ما درمورد ما حرف ميزنيد. برگزار کنندگان به عيان ميگفتند که اين تلفنها از جانب اسلاميها بوده و به حضور مينا احدي در اين جلسه معترض هستند
اسلام سياسي و باندهاي اسلامي ، بدليل فعاليتهاي درخشان پنج ماهه اخير سازمان اکس مسلم در آلمان، عرصه را بر خود تنگ مي بينند. رهبر اينها ايوب اکسل کوله در مناظره تلويزيوني شرکت نميکند و رسما نامه نوشته و ميگويد اگر مينا احدي در اين مناظره باشد، ما نمي آييم و در جلسات متعددي که مينا احدي بعنوان سخنران دعوت ميشود از جمله جلسه جامعه علويها در شهر کلن و اين کنفرانس دانشگاه فرانکفورت، باندهاي ترور اسلامي تلفن زده و تهديد ميکنند. عليرغم اين تشبثات ، حرفها و انتقادات فعالين و رهبران سازمان اکس مسلم هر روز بيشتر در جامعه آلمان گوش شنوا پيدا کرده و اين سازمان به پيش ميرود
کنفرانس دانشگاه فرانکفورت يک نمونه موفق حضور فعالين اکس مسلم و مينا احدي در يک مناظره مهم بود. برنده مباحثات ديروز باز هم ما بوديم و استقبال مردم از اين نقدها و راه حلها کاملا عيان بود. همانگونه که خبرنگار فرانکفورتر آلگماينه نوشته ،دنيا وارد فاز جديدي شده است

شوراي مرکزي سازمان اکس مسلم
١٢ ماه ژوئن ٢٠٠٧

تاریخ مصرف قرآن گذشته است

متن ترجمه فارسی مقاله نیما دریامدی، روزنامه نویس آزاد ، در روزنامه سراسری افتون بلادت که در سوئد منتشر می شود. این مقاله در روز جمعه ۸ ماه ژوئن در در این روزنامه به چاپ رسید

تاریخ مصرف قرآن گذشته است
نیما دریامدی
چند ماه پیش وقتی من قران را نقد و رد کردم، از آنجایی که جای زیادی برای نوشتن نداشتم٬ نتوانستم به نمونه های مشحصی از قرآن بپردازم.حالا فرصت انجام آن است
قبلا بگویم که اشارات خوبی که در قرآن وجود دارد بر من پوشیده نیست. ولی اجازه بدهید که اینطور بگویم. فرض کنید که شما می خواهید غذا درست کنید. اگر یکی از موادی که شما برای درست کردن غذا به آن نیاز دارید، مانده و کپک زده باشد، غذای شما نه تنها مزه بدی خواهد داد بلکه سلامت شما هم به خطر می افتد و دیگر مهم نیست که بقیه مواد شما از بهترین نوع باشند. برای من کافی است که یکی از آیه های قران کهنه و کپک زده باشد تا قران را بعنوان "تغذیه معنوی" بدور بیاندازم
به آیه ۵۶ از سوره النساء قرآن توجه کنید
"كسانى كه به آيات ما كافر شدند، بزودى آنها را در آتشى وارد مى‏كنيم كه هرگاه پوستهاى تنشان (در آن) بريان گردد (و بسوزد)، پوستهاى ديگرى به جاى آن قرار مى‏دهيم، تا كيفر (الهى) را بچشند. خداوند، توانا و حكيم است (و روى حساب، كيفر مى‏دهد)
دانا؟ و همچنین بسیار خشمگین٬ خودکامه و مخوف!- همه می دانند که سوزاندن آدمها٬ عنوانی جز شکنجه ندارد
در آیه ای مذکور خدا بهتر از رییس مافیا نیست : "تو با ما هستی، حالیته؟
من برای همچین نظری تره هم خرد نمی کنم
مدتی پیش از من خواسته شد که در یک برنامه رادیویی شرکت کنم که تعداد ی مسلمان قرار بود در باره جنبه های مختلف دین اسلام بحث کنند. برای هر موضوع قرار بود که یک مخالف و یک موافق صحبت کند. من می خواستم که در باره قرآن بحث کنم وبرایم مهم نبود که طرف مقابلم چه کسی است. یکی از کاندیداها هلنا بناودا
(Helena Benaouda)،
مسؤل شورای مسلمانان سوﺌد بود. او شک داشت که دراین بحث شرکت کند. در آن زمان من هنوز با اسلام تعیین تکلیف نکرده بودم. در مکالمه تلفنی که با "هلنا" داشتم تاکید کردم که من دنبال "برد" در این بحث نیستم و اگر او من را قانع کند، من بسیار خوشحال خواهم شد. من سپس همین آیه بالا را ذکر کردم. و او جواب داد
" آها، این آیه اتفاقآ یکی از نشانه های معجزه های قرآن است! این اولین بار در عصرجدید بود که کشف شد عصبهای حسی در پوست انسان وجود دارد. وقتی که در این آیه گفته می شود که به گناهنکاران بجای یک بدن جدید پوست تازه داد می شود تا عذاب بکشند٬ این در واقع نشان می دهد که قران یک پایه آسمانی دارد
خب٬ از این بگذریم که انسانهای غارنشین قبل از هر کس دیگری کشف کرده بودند که "آتش داغ است، آتش می سوزاند و آخ خیلی هم درد آور است". از این هم می گذریم که این در واقع مغز انسان است که آسیب های وارد آمده به بافت های عصبی را دریافت و ثبت می کند٬ اصلا گیریم خدا رئیس متخصصین پزشکی باشد٬ ولی یک سادیست بی رحم نیز؟
سالها پیش من یک فیلم مستند دیدم که داستان مادری بود که به دخترش وحشیانه تجاوز کرده بودند و او را کشته بودند. بقیه خواهان این بودند که قاتل اعدام شود ولی مادر قاتل را بخشید. اگر یک انسان معمولی توانایی بخشیدن دارد، چرا خدا ندارد؟
"هلنا" ادعا کرد که می گویند، تهدید به جهنم خیلی جدی نیست و فقط یک بلوف استراتژیک است به این خاطر که انسانها رشد و تکامل اخلاقیات خود را جدی بگیرند
آها، پس خدا تنها یک سادیست نیست بلکه ما را مانند کودک هم می بیند: " حلیمت را بخور وگرنه هیولای حلیم تو را می خورد" (این یک ضرب المثل سوﺌدی است
اگر مهم است که ما راه انحرافی انتخاب نکنیم، اصلا چرا به ما انتخاب آزاد داده میشود؟
اگر ما خیلی هم احمق هستیم، پس اصولا چرا تلاش می شود که با ما گفتگو شود؟ وقتی چوپان گله می خواهد گوسفندهایش را جمع کند با آنان که بحث و گفتگو نمی نشیند. چوپان، سگ گله را وادار می کند که پارس کند
اگر در هر صورت ما را باید ترساند که راه درست را انتخاب کنیم، چرا اینهمه از خوبی خدا رجز می خوانند و بعد هم بازی " خدای خوب ، خدای بد" سر ما در می آورند؟ بهتر است که "من خدای رحمان و رحیم هستم" را عوض کرد و "من خدای ظالم و قصی والقلب" را به جای آن گذاشت
اگر بریان کردن در آتش جهنم فقط دروغ مصلحتی است، پس می توان نتیجه گرفت که این خدای دانا و توانا، یک درغگوی حقه باز بیشتر نیست
قرآن مانند تورات و انجیل پر از مواد گندیده، کهنه و کپک زده روحانی است که تاریخ مصرف آنان گذشته است. این فقط یک نمونه بود. آیا بهترین آشپز کاﺌنات می خواهد به ما غذای گندیده بخوراند؟

ساپه از کشور مراکش

ساپه از کشور مراکش
ساپه از کشور مراکش ظاهرا دل پری از مذهب و قوانین وا پسگرای مذهبی دارد.او به محض شنیدن کمپین
اکس مسلم تقاضای عضویت در این کمپین را نموده است
او میگوید که من نیز سالهاست از مذهب روی بر گردانده ام ولی ،هرگز جرات ابراز علنی آن را نداشته ام
او بسیارخوشحال است از اینکه میبیند کسانی پیدا شده اند که جسارت انجام چنین کاری را دارند و اهداف وخواسته های انسان
دوستانه شان را علنا، اعلام و به گوش مردم دنیا می رسانند
یقینا، هستند میلیونها انسان، که همچون ساپه خواهان یک زندگی آزاد و انسانی هستند،اما ترس و نگرانی و وحشت از ترور، توسط گروهی تروریست مرتجع باعث میشود که نتوانند حتی کمترین خواسته های انسانی خودشان را بیان نمایند
ما کسانی راکه خوا هان یک زندگی آزاد وانسانی هستند دعوت میکنیم که به این مبارزه وصل شوند.به حرفهای کینه توزانه بر ضد ما توجه ای نکنند و به ما کمک کنند و خودشان را عضوی از این حرکت بزرگ بدانند و ما،تا به کمک همدیگر به کمترین حقوق انسانی خودمان دست یابیم
ما به کمک تمام کسانی که به پرنسیبهای انسانی معتقدند و دفاع میکنند نیازمندیم
به ما بپیوندید

۱۳۸۶ خرداد ۱۹, شنبه

اسلام گيت منشعبين، عاقبت چپ "ضد امپرياليست ٢

اسلام گيت منشعبين
عاقبت چپ "ضد امپرياليست"
(٢)
محمد آسنگران
7
ژوئن 2007
در بخش اول اين نوشته٬ گفتم که دنيا در حال بازنگري و اعتراض به دو قطب تروريستي است. مردم از دخالت مذهب و از ترور و قتل و بمباران و نابودي هزاران نفر به دست اين دو قطب ضد انساني معترض هستند. پروسه بازبيني و بازنگري و پروسه نقد آغاز شده است. اکنون ما با بروزات يک جنبش جهاني عليه ميليتاريزم دولتي غرب٬ عليه مماشات دولتهاي اروپايي با اسلام سياسي و عليه تروريسم اسلامي و اسلام سياسي و عليه نقش کليسا مواجه هستيم. اين جنبش بنا به تعريف ضد مذهبي، سکولار و آتئيست است و بر عليه همه مذاهب و بويژه عليه اسلام سياسي و اسلام آغاز شده است. ما بعنوان کمونيستها و حزبي که در سطح بين المللي بويژه در ايران فعال هستيم٬ اين شرايط را درک کرده و براي ايجادچنين شرايطي دخيل بوده ايم. با اعلام مبارزه اي عملي عليه همه مذاهب و بويژه عليه اسلام سياسي در دنيا، در غرب و از جمله در کشور آلمان٬ به يک کمپين دست زده ايم و تلاش ميکنيم اين کمپين را جهاني کنيم. کمپيني که جفت شش آورد و باعث عطف توجه ميليونها نفر در آلمان و در دنيا به ما شد
اين کمپين با ديگر کمپينهاي ما بسيار متفاوت است. اين کمپين جهاني است زيرا جنبشي جهاني وارد ميدان شده است. ما سازماني و کمپيني براي تحرک جامعه و سمت و سو دادن به آن را آغاز کرده ايم. و با نام گذاري آن به اکس مسلم و کمپين "ما از مذهب رويگردانيم" تلاش ميکنيم هم مردم کشورهاي اسلام زده و هم همه انسانهاي ضد مذهب در کشورهاي غربي را بسيج و سازمان بدهيم و به ميدان بياوريم. در اين راستا پيشرويهاي قابل توجهي داشته ايم. زيرا جريانات و افرادي در راس اين حرکت هستند که بسيار فراتر و وسيعتر از ما است. ما تنها سازمان کوچکي در راس بخشي از اين جنبش هستيم. اين سازمان و اين شکل از کمپين قرار است راه نشان بدهد که خروج از اسلام را به شکل توده اي عملي کند و سازمان بدهد. اين تشکل، تشکل تنها کمونيستها نيست. اين حرکت و کمپين متعلق به همه انسانهاي ضد مذهب و ضد اسلام است. بنيان گزاران آن هم فقط کمونيستها نيستند. اين تشکل ديگري براي فعاليتهاي تا کنوني ما نيست فراتر از همه اينها است نوع تازه تر و فراتري از کمپينهاي تا کنوني ما است. مخالفين ما در يک چهارچوب محدود و فرقه اي اين کمپين را ارزيابي ميکنند دليل هم علاوه بر محدود نگري و ديد مثبت آنها به اسلاميهاي ميليتانت عليه آمريکا و... اساسأ دوري و بيخبري و عدم تحليل آنها از اوضاع فعلي دنيا و روندهاي سياسي در جريان است
اکنون جامعه فارسي زبان هم کم کم متوجه اين کمپين ميشود. جالب اين است که اپوزيسيون "چپ و سکولار" جمهوري اسلامي, با برداشتي نيمه مذهبي و عقب مانده در مجموع با سکوت و بي تفاوتي به اين حرکت اجتماعي برخورد ميکند. اخيرا اتهامات و نوشته هايي از دوستان سابق٬ يعني منشعبين يا همان حزب "حکمتيست" را شاهد هستيم که البته کمي از حزب طوفان هم طوفاني تر شده اند !؟ و اتهاماتي نثار ما کرده اند که قابل انتظار نبود. متاسفانه اينها به يک خود فريبي و افتضاح سياسي دچار شده اند. "اسلام گيت منشعبين" مناسب ترين لقبي است که ميشود به اينها داد. اينرا پاينتر توضيح ميدهم
اينها بعد از سکوتي تقريبأ طولاني و بعد از اينکه متوجه شدند که بخشي از تشکيلاتشان به اين کمپين علاقه نشان ميدهد، راه چاره را در اين ديدند که در مقابل اپوزيسيون داخلي خود به عقب مانده ترين "استدلال" و سخيفترين اتهامات عليه ما روي آورند. بعد از به عقب راندن چپ سنتي و دوم خرداديهاي خجول در آلمان، صداي هياهو و فغان اين چپ عقب مانده و جهان سومي در دالانهاي محافل تشکيلاتيشان اجازه نميدهد حرف جامعه را هم بشنوند. کارشان به جايي رسيده است که رفيق ديروزي خودشان را به وابستگي به "امپرياليسم و صهيونيسم و موساد و..." متهم ميکنند. کليد دار اين "شغل شريف" تا ديروز مقامات جمهوري اسلامي، اصلاح طلبان حکومتي از نوع گنجي، سحابي و رئيس دانا و ... بودند. اکنون چپ هاي از "نوع جديد" و يا راستهاي خجول امروز به اين درد گرفتار شده اند. افتضاح اين است که اينها ميدانند متهم کردن کمونيستها و آدمهاي ضد مذهب به همکاري با "صهيونيسم و امپرياليسم و موساد" در فرهنگ و سيستم قضايي اسلامي به معناي تاييد حکم مرگ و فراخوان به تعرض و کشتن مخالفين اسلام است
در جريان مباحثات اخير در مورد کمپين اکس مسلم٬ يکباره مطالبي از افراد منشعبين در ارگان رسمي حزبشان و سايتهاي اينترنتي منتشر شد که ديگر٬ مرز همه چيز را بهم زده و خط قرمزها را در نورديده است. اين ديگر بحث در مورد دو قطب تروريسم جهاني و اسلام و مهد کودک سازي اسلاميها و.... نيست. اين يک اتهام سخيف و سقوط به دامن اسلاميها است. اين اتهامات در چهارچوب اسلامي سزايش مرگ است. قبل از آقايان نودينيان و قزويني و .... و قبل از صدورقرار حزب "حکمتيست"، تلويزيون جمهوري اسلامي کانال يک اعلام کرد که عده اي " عوامل صهيونيست در آلمان به اسلام توهين کرده اند و کافر شده اند. انشالله مسلمانان متعهد جوابشان را خواهند داد" قبلتر سحابي و گنجي و رئيس دانا گفته بودند که حزب کمونيست کارگري از اسرائيل پول ميگيرد. و ما همان موقع معناي سياسي و عملي چنين اتهاماتي را توضيح داديم. آقاي نودينيان از مرکزيت حزب "حکمتيست" اخيرأ عليه کمپين "اکس مسلم" نوشته اند: " پشت این کمپین از بورژوازی دست راستی غرب تا موساد و کلیسای کاتولیک خوابیده و برایش هزینه می کنند
اين اتهامات سخيف عليه هر انساني٬ بايد محکوم شود. اين يک بدعت دراپوزيسيون است. اين اتهامات اگر از سوي فلان حزب اللهي يا رئيس دانا و گنجي و حجاريان به روي ما پرت ميشد، شايد با جوابي ساده و درخور حال آنها، از کنار اتهاماتشان ميشد رد شد. زيرا آنها شغلشان اتهام زدن و دفاع از کيان اسلام و جنبش ملي اسلامي بوده و جايگاهشان معلوم است
اما اخيرأ کساني که اين اتهامات را به کمونيستها ميزنند و اعلام ميکند که "موساد و.... براي اين کمپين هزينه ميکنند"، مدعي "چپ" بودن و مبارز بودن و اپوزيسيون جمهوري اسلامي بودن هستند! اينجا ديگر بحث سياسي نيست. موضوع هنگامي که به همکاري بايک دستگاه مخوف و تروريست مانند موساد ميرسد، بايد اتهام زننده يا ثابت کند و يا رسمأ معذرت بخواهد. با اين اتهامات نبايد کنار آمد. اپوزيسيون جمهوري اسلامي هر اختلافي که با هم داشته باشند، نبايد به اين فرهنگ آخوندي عادت کنند. اينها بحث سياسي يا اختلاف سياسي نيستند اينها فتواي آخوندي است. توجه کنيد ايشان در ادامه اتهامات بي سند و مدرک خود چنين نوشته اند: " جریان اکس مسلم و یا معنی واقعی این کلمه یعنی "مسلمان سابق"، بسیار بیشتر از هر رنگ و لعابی که به آن زده شود، لشکری است در اردوی کلیسای رسمی و نهاد های بورژوائی دولتهای غربی و در بسیاری موارد سازمان یافته و تامین اعتبار مالی و تبلیغاتی از جانب نهادهای رسمی وابسته به راست ترین جناحهای حکومتی راه اندازی شده است
اين اتهامات جواب سياسي نميخواهد ادبياتي از نوع کيهان شريعتمداري و کيهان هوايي است، و بايد در همان کانتکست آن را ديد و جواب داد
در ادامه و در تاييد اين ادبيات اسلامي٬ حزب "حکمتيست" يک قرار تصويب کرده است که مردم را از پيوستن به اين کمپين منع ميکند عين قرار مصوب رهبري اين حزب چنين است
در مورد کمپین "اکس مسلم"قابل توجه همه اعضای حزب در خارج کشور
کمیته رهبری حزب حکمتیست
نشریه کمونیست هفتگی، مواضع حزب را اعلام میکند و موضع اعلام شده در
شماره ۱۴۷ این نشریه در مورد کمپین "اکس مسلم" در خارج کشور موضع حزب حکمتیست است. باعث تاسف است که رهبری حزب کمونیست کارگری بازهم به بازی به چنین میدانی کشیده شده است. ما همانگونه که همگان را از مشارکت در تحرکات جریاناتی نظیر هخا، الحواز، ترک پرستان و ناسیونالسیت های کرد و فارس و غیره در ایران منع کرده و اهداف این به اصطلاح مبارزات را افشا نموده ایم، امروز هم نه تنها از کمپین "اکس مسلم" حمایت نمی کنیم بلکه از یک موضع کمونیستی و ضد مذهبی با هرگونه توهم به این کمپین مبارزه میکنیم و مردم را از پیوستن به آن منع میکنیم. این کمپین در نهایت آب به آسیاب جریانات اسلامی و دست راستی در اروپا میریزد
کمیته رهبری حزب حکمتیست
۲۷
مه ۲۰۰۷
همين چند جمله تناقضات زيادي را درخود دارد. چگونه است که کمپيني در آلمان عليه سازمانهاي اسلامي اعلام موجوديت ميکند و عملا باعث ميشود که اين سازمانها و دولت آلمان در مماشات با آنها عقب نشيني هايي را بپذيرند٬ ولي در عين حال هم "به نفع جريانات اسلامي است و هم آب به آسياب جريانات دست راستي اروپا ميريزد". اين اتهامات عقب مانده در حالي به روي ما پرت ميشود، که در آلمان ميان ما از يک طرف و اسلاميها و مدافعين آنها از طرف ديگر يک دعواي تن به تن با سازمانهاي اسلامي در جريان است. در نبود ما٬ و جريانات مترقي ضد مذهبي، گروههاي دست راستي با پرچم اعتراض به خارجيها و مردم منتسب به مسلمان ميتوانستند فضاي جامعه را راسيستي کنند. اين جريانات همين حالا وجود دارند و يک بخش از مبارزه ما عليه آنها است
اما با اين احکام مشعشع دلسوزان اسلام، که گويا ما آنرا استثنا کرده و کمتر عليه ديگر مذاهب مبارزه ميکنيم و به اسلام اجحاف ميشود، تکليف ما روشن است. اينها از سر "عدالت" خواهي مبارزه با مذاهب که گويا اين "عدالتخواهان"ميخواهند عليه همه مذاهب به يک اندازه مبارزه شود، ما "هم به اسلاميها خدمت ميکنيم ٬ هم به دست راستي هاي اروپايي"!؟. جل الخالق٬ نويسندگان اين چند خط ٬ کجا زندگي ميکنند و چه اندازه از دنياي امروز در کره زمين و اين جنبش ضد مذهبي و کمپين مورد بحث اطلاع دارند؟ چه منافع حقيري اينها را اين چنين به خودفريبي وادار کرده است؟ اينها سوالاتي محوري است. البته اين اولين بار نيست که اين مرکز غيبي فتواي" نکنيد" و "در خانه بمانيد" را صادر کرده است
جالب است، رهبري يک "حزب سياسي"، کارش اين شده است که مدام دستورالعمل صادر کند و مردم را از حرکت و فعاليت و مبارزه منع کند. در مقابل اين سياست رسمي و به ويژه نوع و لحن و ادبيات اسلامي آن حتي در درون خودشان هم مجادله است. قبلأ به همين نارهبران گفته اند که ديگر حق ندارند، مردم را "خر" خطاب کنند و يا با تفرعن با مردم صحبت کنند. اين بار باز هم در يک تند پيچ سياسي رهبري اين "حزب" با يک فرهنگ شناخته شده و نخ نما به دفاع از افتضاحات سياسي گذشته خود پرداخته است. قرار بالا تاکيد کرده است که اگر در جريان شورش مردم در آذربايجان و کردستان و....، دستور خانه نشيني به مردم داده شد اينجا يک بار ديگر برآنها تاکيد ميشود. به اعضايشان ميگويند عليه اسلام سياسي نبايد کاري داشته باشند و نبايد به سازمان اکس مسلم بپيوندند.اگر چه تعدادي در درون خود اينها معترض هستند و نميخواهند مثل رهبريشان مدافع حزب الله باشند. اما اين قرار حکم منع آنها براي پيوستن به مبارزه اي ضد اسلامي است. ظاهرا فکر کرده اند اين بار با چسبيدن به کلمه اکس مسلم، ميتوانند همه اين تزها و تئوريهاي راست و ضد مبارزات مردم را مجددا به معترضين درون سازمان خود حقنه کنند
حقيقت اين است که مشکل اينها اسم "اکس مسلم" نيست بلکه مشکل اينها ابعاد فعاليت و پيشروي کمونيستهاي کارگري و تمايل بخشي از تشکيلات اينها به اين نوع فعاليت است. مشکل واقعي آنها جواب به صف خودشان است. اين قرار نه عليه ما و نه خطاب به ما صادر شده است. اين قرار خطابش به اعضا و کادرهاي خودشان است که به اين مبارزه ضد اسلامي نپيوندند. افتضاح "حزب تعدد نظرات" آقاي مدرسي اينجا بطور آشکاري خود را نشان ميدهد. اما جدا از جنبه درون تشکيلاتي اين موضع، اين افتضاح و افتضاحات سياسي قبلي متکي بر يک نگرش و ارزيابي عمومي است که بايد به آن پرداخت
کوروش مدرسي و ظاهرا تيم همراه او بهمراه "حزب طوفان" و "چپ ضد امپرياليست" و مدافع حزب الله معتقدند که دنياي بعد از جنگ سرد، دنيايي تک قطبي است که در آن فقط امپرياليسم آمريکا، مي زند و مي تازد و اسلام سياسي مظلوم واقع شده است. گويا اين جنبش ارتجاعي و تروريست نتيجه و بر آيند مبارزات مردم در مقابل لشکرکشي و سياست تخريب و سياستهاي ضد مردمي امپرياليستها است. گويا اين جريانات اسلامي جنبش مقاومت بر حقي در عراق سازمان ميدهند و در فلسطين و لبنان چتر حمايتي مردم عليه اسرائيل،يا عليه صهيونيسم و امپرياليسم هستند. تمام مسئله اين است که اينها از سر دفاع از اسلام و جنبش اسلامي و در مواردي حکومت اسلامي غش کرده زيرا آنها در مقابل امپرياليست و صهيونيست هستند و.... در مورد کمپين "ما از مذهب رويگردانيم" و سازمان اکس مسلم هم بر مبناي اين تحليل و ارزيابي عمومي متد متافيزيکي آنها خود را به نمايش گذاشته است. به همين دليل آنطرف صف در کنار حزب الله ايستاده و عليه کمونيستها و ضد مذهبها شمشير مي کشند
براي اينها صف مردم معترض دنياي متمدن و بشريت مخالف اين دو قطب، معنايي ندارد. اينها پشت سر حسن نصرالله در لبنان و جنبش " مقاومت" اسلاميها بر عليه "بيگانگان و شياطين غربي" در عراق به صف شده و ته صف ايستاده اند. رهبري حاکم بر اين جريان در مورد خطر جنگ درايران هم همين موضع را نمايندگي کرده است. آنها نقدشان تنها به قلدري آمريکا و عليه تجآوزگري آمريکا است. در جريان بحران اتمي جمهوري اسلامي و آمريکا، رسمأ اعلام کردند که چرا جمهوري اسلامي هم مانند اسرائيل و پاکستان و .... نتواند بمب اتم داشته باشد. آنها اعلام کردند نبايد دوپل مورال به جمهوري اسلامي برخورد شود. آنها آرزو دارند که "ايران" با داشتن بمب اتم "سوپرپاور" شود. ته استدلال اينها اين است که اگر به فرض محال فردا حکومت موردنظر آنها هم در قدرت باشد، تنها با اسلحه اتمي ميتوانند در مقابل آمريکاي تجاوزگر خودشان را حفظ کنند. اين سيستم فکري و اين نوع جهان بيني ناچارأ در کنار حسن نصرالله قرار ميگيرد و آنها را جنبش بر حق مردم لبنان درمقابل امپرياليسم و صهيونيسم ميداند. اين سيستم فکري نميتواند در مقابل فعاليت اجتماعي و پر سر و صداي ما عليه اسلام سياسي فقط نفس در سينه حبس کند. به همين دليل هنگامي که يک سوراخ کوچک در بادکنکشان ايجاد ميشود تمام محتويات داخل آن به بيرون پرت ميشود
فرمان چند خطي کميته رهبري اين "حزب"، قطعا در درون سازمانشان نيز با مخالفت بيشتري روبرو خواهد شد. نوشته آقايان نودينيان و قزويني و .... در متهم کردن ما به پول گرفتن از موساد قطعا با موجي از تنفر مواجه ميشود. کمونيستها و فعاليني که به ناحق در کنار کورش مدرسي سکني گزيده اند به اين راحتي پشت سر حزب الله و حسن نصرالله بسيج نميشوند و اين اتهامات نوع رئيس دانا و سحابي و گنجي و حجاريان عليه کمونيستهاي کارگري را از رهبريشان قبول نخواهند کرد
داستان عقب ماندگي و تعلق خاطر اين نوع چپ به مذهب اسلام و فرهنگ اسلامي و ناسيوناليستي قديمي است. اما اين بار خجولانه تر از هميشه تعدادي تازه وارد که از چپ به راست کوچ کرده اند، در جلد دفاع از "اتحاد مردم مسلمان و غير مسلمان" در مقابل "امپرياليسم و صهيونيسم" و در لباس دروغين "مخالفت با همه مذاهب" براي توجيه سازش با اسلاميها و در اعتراض به ما که گويا به ناحق اسلام سياسي را استثنا کرده ايم، در کنار اسلاميها عليه کمونيستهاي کارگري ايستاده اند
"چپهايي" مثل "حزب طوفان" و اسلاميهايي مثل حزب الله در لبنان و ميلي گرووش در آلمان و احمدي نژاد در ايران و... تکليفشان روشن است. اما آن دسته از "چپها" از نوع "حزب آقاي مدرسي"که نفرتشان را عليه کمونيستهاي کارگري نميتوانند مخفي کنند، درچند سال اخير در مقابل اسلاميها لکنت زبان گرفته و با لطافت با آنها حرف ميزنند. اين چرخش به راست افراطي را بايد زير نورافکن قرار داد. اينها در رابطه با کمپين عليه اسلام سياسي دهها صفحه کاغذ عليه کمونيستها و ضد مذهبها سياه کرده اند. کمونيستها را به جرم ضد مذهب و ضد اسلام بودن، وابسته به امپرياليسم و صهيونيسم و موساد و... معرفي ميکنند و به قول خودشان "افشا " ميکنند. اما اسلاميها و حزب الله را چتر حمايتي مردم لبنان و سازنده مدارس و کودکستان و .... معرفي مينمايند
اين نگرش البته به حزب مزبور محدود نيست. فراتر از اينها و از قبل هم وجود داشته است.اين نگرش به اسلام سياسي، در ميان تعدادي از " رهبران فکري" فراکسيوني هم که اخيرا از ما جدا شده اند نيز زمينه و سابقه دارد. به همين دليل در اين مورد نيز در کنار مدرسي قرار گرفته اند. درمباحثات قبلي ما با اينها در مورد نحوه برخورد به شيرين عبادي، برخورد به اعتراضات مردم در آذربايجان، تا بحث خلع سلاح حزب الله در لبنان و تا دفاع از " مردم مسلمان" و يا " زنان مسلمان" ، تا بحث جنگ در لبنان همه و همه سايه روشن اين مباحث را ميتوان ديد و اکنون علي جوادي آشکارا اعلام کرده است که "شرم دارم خود را اکس مسلم بنامم" ايشان بدون اينکه متوجه شود که يک سازمان ميتواند انوع کمپين به نامهاي مختلف سازمان بدهد بسيار ناشيانه اعلام کرده است که اسم فارسي و انگليسي اين سازمان با هم تفاوت دارد. منتقدين حتي به خودشان زحمت نداده اند که اسنادو سياستهاي اين حرکت را بخوانند و با ارجاع به يک فاکت قابل قبول نقدشان را ارائه دهند. ذهنيت خود را به جاي مواضع ما قرار داده و نقد ميکنند. عجيب اين است که هيچ کدام از منتقدين يک فاکت از ما و کمپين ما را نقل و نقد نکرده اند. اما به وفور مثل بچه محصل بيخبر از دنيا و بي مسئوليت اتهام نثار ما کرده اند
اين صف مهجور که امروز نسبت به اسلاميها "معقول" شده اند، تا ديروز در کنار کمونيستهاي کارگري و عليه اسلام سياسي بودند. با يک چرخش سياسي اکنون ادعا ميکنند سازمان اکس مسلم "در بازي قدرت هاي غربي داخل شده است". معلوم نيست بر اساس چه مدرک و گفته و نوشته اي اين چنين بي مهابا به ديگران اتهام ميزنند. ادعا ميکنند اين سازمان و کمپين ما از مذهب رويگردانيم "عليه همه مذاهب نيست". از کجاي اين کمپين چنين برداشتي کرده اند معلوم نيست. اين نوع تحليل آبکي و بي سرو ته را فقط خودشان و فرقه شان بايد بفهمند. زيرا هيچ فاکتي براي اين ادعاي خود ندراند. ادعا ميکنند قبلأ از اين نوع سازمانها را "امپرياليستها و صهيونيستها درست کرده اند". اگر اين ادعا هم درست باشد معلوم نيست چه ربطي به نا حق بودن ما دارد. بورژواها انواع احزاب و جريانات "چپ" دست ساز خودشان را هم سر هم بندي کرده اند. آيا دليلي بر عدم حقانيت بقيه سازمانهاي چپ است؟ ادعا ميکنند " شرم دارند خود را اکس مسلم بدانند، زيرا کمونيستها نبايد به اين اسم فعاليت کنند." جواب ساده است کمپين عليه اعدام، عليه سنگسار، عليه حجاب و سازمانهاي آته ئيستي و.... هم بايد شرم داشته باشند که به اين اسامي فعاليت کنند. اين نگرش کساني است که ربطي به جامعه و جنبشهاي اجتماعي ندارند. محافل خودشان کافي است که آنها را راضي نگهدارد
ادعا ميکنند "اين حرکت عليه اسلام سياسي آب به آسياب اسلاميها و راستهاي ديگر ميريزد". معلوم نيست کمپيني که عليه مذهب و اسلام و اسلام سياسي سازمان داده شده است چگونه ميتواند به نفع اينها باشد؟ ادعا ميکنند اين نوع فعاليت " ارتجاعي است زيرا تفرقه ايجاد ميکند". انگار آته ئست بودن و سازمان ضد مذهبي درست کردن هم جرم است و ايجاد تفرقه ميکند. ما از مذهب رويگردانيم و اکس مسلم معلوم است براي جامعه اي مبارزه ميکند که دست مذهب را از ارکان قانوني و سياستگذاري آن کوتاه کند. طرفداران دخالت مذهب در دولت و زندگي مردم نميتوانندمتحد ماباشند. ميگويند "اگر اين حرکت يک جبنش توده اي بود ميشد از آن حمايت کرد" ميگويند اگر يک نفر چنين کمپيني راه مينداخت ميشد تحملش کرد اما حالا که تعدادي کمونيستهاي کارگري اين کار را ميکنند نه يک نفر است و نه يک جنبش پس راست است". اين استدلال فقط از يک مغز معيوب و غير اجتماعي ميتواند ناشي شود. و بالاخره ميگويند براي اين کمپين موساد هزينه کرده است.... اين آخري بحث سياسي نيست. اين يک اتهام اسلامي و سخيف است. آنچه در بالا نقل شد از زبان و قلم حزب طوفان، حزب منشعبين و علي جوادي جاري شده است
آيا کسي که خود را چپ و کمونيست و يا خود را فقط انساني آزاده و شرافتمند بداند به اين موضعگيريها جز اسلامي بودن و عقب مانده و غير اجتماعي چه توصيفي ميتواند بکند
اين اتهامات سخيف و "انتقادات" و " ارزيابيهاي" مذکور علاوه بر جريانات اسلامي و حزب چند نفره "طوفان" بويژه از سوي کساني و يا محافلي صورت گرفته است که قبلا از حزب کمونيست کارگري ايران جدا شده اند. منشعبين که سه سال قبل با پرچم راست رفتند، بعد از خوابيدن گرد و خاکها ، خرشان در گل فرو رفته و رهبرشان که پرچم دار " چپ هيچ چيز نيست و راست در جامعه دست بالا دارد و حزب الله مدرسه و مهد کودک ميسازد و ..." مورد اعتراض خوديها هم قرار گرفته است. ظاهرأ حزب مذکور اگر با اطلاعيه ها و برخي موضعگيريهاي بعد از وقوع ماجرا رنگ و روغن ميشود ولي در درونشان قيامتي است. هر کس براي خودش يک حزب است و هرکس حرف خودش را ميزند. درگير شدن با ديگران و بويژه درگير شدن با رهبران حزب کمونيست کارگري براي اينها در شرايط امروز نعمتي است. زيرا اينها هويت خودشان را نه در رابطه با جامعه و طبقات بلکه در تقابل با کمونيستهاي کارگري تعريف ميکنند. علي جوادي از اينها هم پرت تر و بي ربط تر به سياست و جامعه است و نبايد اورا جدي گرفت
اما منشعبين دراين "جدال" بد جوري به مخمصه افتاده اند. هنگاميکه پيشنماز (کميته رهبري حزب "حکمتيست") فرمان چند خطي صادر ميکند و از اعضا خود و مردم ميخواهد که به سازمان اکس مسلم نپيوندند زيرا "این کمپین در نهایت آب به آسیاب جریانات اسلامی و دست راستی در اروپا میریزد"! نمازخوانهايي از نوع اسد نودينيان، جمال کمانگر و قزويني و... ادبيات آن چناني توليد ميکنند که به درد مسجد و منبر آخوند ميخورد. اينها حرکت ما را عليه مذهب و اسلام سياسي صهيونيستي و وابسته به موساد معرفي ميکنند. اين افتضاح سياسي که رهبري اين جريان به بار آورده است عاقبت نا خوشايندي است. اينها اينبار تا قعر دره سقوط خواهند کرد. اسد نودينيان و محمود قزويني و.... از "حزب حکمتيست" حاضر شده اند اتهامات نخ نماي کيهان شريعت مداري را تکرار کنند. اينها مستقيم و غير مستقيم نوشته اند: اگر ما کمونيستهاي کارگري عليه اسلام سياسي فعاليت ميکنيم، پول از سازمان امنيت اسرائيل گرفته ايم. ما اين نوشته ها و گفته هاي اخيرشان را قاب ميگيريم و به گردنشان آويزان ميکنم تا مردم بدانند، که عاقبت راست روي و سينه زدن زير پرچم "مردم از سوسياليسم رم ميکنند" " راست در جامعه ايران دست بالا دارد" و " حزب الله لبنان چتر حمايتي مردم است" و دفاع از "آزادي بيان" حاکمان در جريان شورشهاي آذربايجان و دفاع از "حق مساوي همه کشورها براي داشتن سلاح اتمي" به کجا ميرسد
مبارزه با مذهب
يک جنبه مبارزه و فعاليتهاي سازمان اکس مسلم و همچنين مباحث چندين ماهه اخير بر روي همين موضوع متمرکز است زيرا طرفداران کليسا هم مثل "منشعبين عزيز ما" فکر کرده بودند که در اين ميان ميتوانند کلاهي براي مشروعيت خود بدوزند. اما هنگاميکه بيانيه سازمان اکس مسلم و مصاحبه هاي رهبران اين سازمان و کتاب اشميت سالومون چاپ شد و ضديتشان با هر نوع مذهب و خرافه اي عيان شد و مورد استقبال واقع گرديد، آنها به صف محالفين تند ما ملحق شدند. هنگاميکه دولت به دليل مماشات با اسلاميها و تدريس مذهب مسيحي و اسلامي در مدارس تحت فشارقرار گرفت همه متوجه شدند که داستان از چه قرار است. در مقابل اين موج تعرض ما، همين جريانات هم به تبليغات جنگ سردي پناه بردند و اعلام کردند که مينا احدي و اعضاي اين سازمان کمونيست و اعضاي حزب کمونيست کارگري ايران هستند و بعضأ لقب استالينيست به حزب کمونيست کارگري الصاق کردند که بتوانند تعرض ما را خنثي کنند. با اين وجود اکنون اصحابان غار نشين در حزب توفان و منشعبين، از ما ميپرسند آيا ما فقط عليه اسلام هستيم، يا همه مذاهب. و علي جوادي هم ما را راست توصيف کرده است که گويا آب در سياست ضد مذهبيمان ريخته ايم. معلوم نيست اين آدمهاي غير مسئول از کجا بر اساس کدام سياست و کدام سند چنين ادعا ميکنند. انسانهايي که مسئوليتي احساس نميکنند و نقشي در دنياي موجود نميتوانند بازي کنند ظاهرأ مجازند که هر حرف سبک و بي قيمتي را به زبان بياورند. اينها قاضي خود گمارده ناظر بر فعاليت ما شده اند. انگار خودشان در کره مريخ زندگي ميکنند و زبان و قلمشان بند آمده است که در اين دنياي کثيف کاري به نفع جامعه انجام بدهند
براي اطلاع خوانندگان اينجا توضيح کوتاهي را لازم ميدانم که اين حرکت و ايده آن چگونه تکامل پيدا کرد. کمپين سازمان اکس مسلم به اسم " ما از مذهب روي گردانيم" اعلام شده است. اين با حرکت و جنبش زنان در سال ١٩٧١ تداعي ميشود. کمپيني با عنوان "ما سقط جنين کرده ايم"، حرکتي بر عليه غيرقانوني بودن سقط جنين در آلمان. آنزمان مجله اشترن ، عکس تعداد زيادي از زنان را روي جلد خود چاپ کرد و اين شروع يک حرکت موفق در آلمان بوده است. ميکائيل اشميت سالومون که يکي از چهره هاي شناخته شده ضد مذهب در آلمان است، ايده اوليه کمپيني به اين نوع را بر عليه مذهب و اسلام داشت که با مينا احدي در اين مورد حرف زده و توافق کردند که بر طبق اين الگو در آلمان کمپيني راه انداخته شود. در ادامه جلسات آمادگي براي سازمان دادن اين حرکت که حدود يکسال به طول انجاميد، با چندين سازمان چپ، سکولار و اومانيست و ضد مذهب در آلمان، تصميم گرفته شد که با مجله اشترن صحبت شود و درست طبق همين الگوي ١٩٧١ رفتار شود. اما در جريان رقابتهاي مديا با هم قبل از اعلام موجوديت رسمي سازمان اکس مسلم، مصاحبه مينا احدي و نور جباري با مجله فوکوس که قرار نبود علني شود از طرف اين مجله بر خلاف توافق قبلي علني شد و به همين دليل اين کمپين از طريق مجله اشترن به همان شکل مورد توافق معرفي نشد. اما دهها روزنامه و مجله و از جمله اشترن به اشکال ديگري اين کمپين را معرفي کردند
ما در همه اين رسانه ها بر عليه همه مذاهب موضع گرفتيم و سازماني را که اعلام کرديم، متکي بر تحليلي واقع بينانه و مارکسيستي از اوضاع دنيا و يکه تازي اسلام سياسي و ميليتاريسم آمريکا است. به همين دليل ما سازماني اساسأ بر عليه اسلام و اسلام سياسي تشکيل داديم، که خود را بخشي از جبهه سوم ميداند و عليه هر دو قطب تروريستي فعاليتش را آغاز کرد
اما در مورد اسم اين سازمان: در مورد اسم اين سازمان خيلي بحث شد. پيشنهادات مختلفي مطرح شد. اما ما بايد سازماني اعلام ميکرديم که پرووکاسيون ميکرد و توجه ها را جلب ميکرد. سازمان و يا شوراي مرکزي کسانيکه از اسلام دست کشيده اند و اسم "اکس مسلم" و "ما از مذهب رويگردانيم"، نيتجه مباحثاتي طولاني بود. در عمل ديديم که اين اسم درست ترين انتخاب بود. ما در بيانيه اعلام موجوديت اين سازمان اعلام کرديم که جنبش ما جنبشي عليه همه مذاهب و عليه اسلام و بويژه اسلام سياسي است. ما يک سازمان سياسي هستيم در مقابل اسلام سياسي مي ايستيم. در هر مصاحبه و يا مناظره اي در مورد همه اين جوانب سوال شده و جواب داده شده است. در بيانيه اين سازمان در اسکانديناوي که فارسي آن نيز براي همه قابل دسرس است اين مضامين صريح نوشته شده است. "مخالفين" ما اگر غرض و مرضي نداشتند ميتوانستند ماهيت و اهداف اين سازمان را مثل ديگران مطلع شوند و قضاوت کنند. اما مشکل اينها چيز ديگري است. اينها فعاليت فرقه اي را بر فعاليت اجتماعي ترجيح ميدهند. اين يک خاصيت چپ حاشيه اي بوده و هست
ما رسمأ و علنأ اعلام کرده ايم که بخشي از جبهه سوم درمقابل دو قطب تروريستي اسلامي و ميليتاريسم آمريکا و متحدينش هستيم. ما نميتوانستيم با دوستان خودمان در آلمان و در اين کمپين و يا با اشميت سالومون به توافق برسيم، مادام که همه ما از جبهه سوم دفاع نميکرديم و عليه دو قطب تروريستي نمي ايستاديم. ميکائيل اشميت سالومون و يا هارتموت کراووس سر دبير نشريه " هينترگروند" و يکي از کمونيستهاي معروف آلمان، از امضا کنندگان اوليه بيانيه جبهه سوم در آلمان و از بنيان گذاران اين کمپين "ما از مذهب رويگردانيم" هستند. آنها با ما اين بيانيه را منتشر کرده و سايت جبهه سوم را لينک داده اند. اشميت سالومون چندين کتاب ضد مذهبي معروف و پر فروش نوشته و شخصيتي محبوب و شناخته شده در آلمان است. او البته مورد نفرت اسلاميها، کليسا و حاکمان است
نقد نظم نوين جهاني و اينکه دو قطب تروريستي به هم خدمت ميکنند و همديگر را تکميل ميکنند يک نکته محوري توافقات ما بوده و هست. در عين حال ما نميتوانستيم با هم در يک کمپين و يک سازمان باشيم، مادام به يک جنبش اعتراضي عظيم و سکولار در دنيا ٬به قطب سوم عليه دو قطب تروريستي دنيا معطوف نميشديم. ما نميتوانستيم عليه دخالت کليسا و سازش دولتهاي غربي با جريانات مذهبي توافق نداشته باشيم و با هم همکاري کنيم. اين توافقات قبل از سازمان دادن چنين کمپيني حاصل شده بود. اين کمپين در واقع حاصل توافقات سياسي پايه اي تر ما دراين موارد بود. نه تنها اين ما نميتوانستيم باجرياني همکاري کنيم که با کمونيسم ضديت داشته باشد. اعضاي سکولار ما ميتوانند کمونيست نباشند اما نميتوانند مذهبي، ضد کمونيست و دست راستي و نژاد پرست باشند. اين فعاليت مشترک به همه ما نشان داد که جهان متمدن زنده و معترض است. استقبال گسترده از کمپين ما در جامعه يک نمونه ديگر حضور فعال جنبش سکولاريستي و اومانيستي بود. بهتر است مخالفين ما و يا همين غارنشين و بيخبر از دنيا هم از خواب بيدار شوند و واقعيات اين دنيا و اين جنبش اجتماعي را آنطور که هست ببينند. توصيه کنم مصاحبه ها و بيانيه هاي اين سازمان را نگاه کنند تا ببيند که در آلمان و اطريش و سويس، در اسلوواکي، جمهوري چک تا روسيه و تا کانادا و تا امريکا و اسکانديناوي، مصاحبه ها ي رهبران اين سازمان وبويژه مينا احدي چه فراخواني دارد و به چه حمله ميکند و از چي دفاع ميکند. اما متاسفانه در دنياي ماليخولياي مخالفين ما که هر کدام سرشان به فرقه و محفل خود مشغول است اين انتظار اضافي است
چپ سنتي در حاشيه جامعه
امروز در دنيا جنگ و نبرد عظيمي با مذهب آغاز شده است. اينرا حتي مجله اشپيگل در همين شماره هفته اول ژوئن خود جار زده و نوشته است " همه چيز تقصير خدا است" اين تيتر روي جلد شپيگل است. راست ترين محافل در هيئت حاکمه دول غرب نيز اذعان ميکنند که اوضاع عوض شده است. استقبال بي نظير از کمپين "ما از مذهب رويگردانيم" و سازمان اکس مسلم يک گوشه کوچک اين تغيير اوضاع را نشان داد. استقبال بي نظير از کتابهاي انتقاد به مذهب و مثلا کتابهاي ریچارد داوکینز ، استقبال از مصاحبه هاي مينا احدي و کتابهاي ضد مذهبي بويژه ضد کليساي اشميت سالمون در آلمان ، بي صدا و حاشيه اي شدن تزها و تئوري پردازان مدافع نسبيت فرهنگي و جامعه مولتي کولتي و پست مدرنيستي، وجود گوش شنوا براي نقد به مذهب و نقد به اسلام و اسلام سياسي، همگي در مقابل چشم ما در جريان است
چپهاي سنتي و عقب مانده و غير اجتماعي، ميگويند چرا به همه مذاهب نقد نميکنيد و فقط به اسلام و يا اسلام سياسي گير داده ايد: کمپين سازمان اکس مسلم به اسم "ما از مذهب روي گردانيم" آغاز شده است و اعضا سازمان ما هم مسلمانان سابق هستند و هم ديگراني که هرگز مسلمان نبوده اند. يک شرط عضويت در اين سازمان اين است که فرد بايد آتئيست باشد يعني هيچ مذهبي نداشته باشد
ما ميتوانستيم سازماني اعلام کنيم به اسم آتئيست، ضد خدا، ضد مذهب و ..... اما کسي که کمي از دنيا خبر داشته باشد ميداند هزاران سازمان اين چنيني همين الان وجود دارند. ما با تعداد زيادي از آنها ارتباط داريم. ميتوانستيم سازمان عليه اسلام سياسي اعلام کنيم، و يا هر اسم دلخواه ديگري که حزب طوفان و حزب "حکمتيست" را راضي کند را انتخاب کنيم. اما تمام بحث ما اين بود که نميخواستيم يک سازمان يا انجمن ديگري در کنار هزاران انجمن موجود باشيم. ما نميخواستيم فعاليتي داشته باشيم که شباهتي به اين چپ حاشيه اي و بيدرد داشته باشد و شب و روز درمحافل خودمان به خاطره هاي گذشته رجوع کنيم
ما مي خواستيم دنيا را متوجه حقايقي بکنيم که تا کنون گوش شنوا براي شنيدن آنها نبود. ما ميخواستيم سد ميدياي ميليوني را بشکنيم که شکستيم. ما ميخواستيم تابو شکني کنيم و اسمي را انتخاب کنيم که تنها حزب اللهي هاي رسمي را ناراحت نکند بلکه جريانات نيمه اسلامي را هم وادار به عکس العمل کند، که کرد. ما ميخواستيم جامعه را قطبي کنيم. ما ميخواستيم عکس مارکس و شعار آزادي برابري را به در جلو چشم ميليونها انسان قرار دهيم و اين کار را کرديم. هنگامي که در پشت صحنه مصاحبه با مينا احدي در تلويزيون
WDR
که ميليونها بيننده دارد عکس مارکس و شعار آزادي برابري ظاهر شد اين اصحابان غار نشين "منتقد" ما خواب بودند. ما تا کنون به بسياري از اين اهداف رسيده ايم. ما نميخواستيم کاري کنيم که مثل سلمان رشدي و تسليمه نسرين ناچار به مخفي شدن و مخفي زندگي کردن بشويم. ما کمونيستهايي هستيم که ميخواهيم جامعه را به تکان در آوريم. ما نميخواستيم و نميخواهيم چپي از نوع گروههاي حاشيه اي باشيم که مرتب با خودشان کلنجار ميروند و نميدانند در جامعه چه ميگذرد
ما کمپيني را آغاز کرديم که سلمان رشديها را هم نجات بدهيم و آنها بتوانند علنأ به خيابان بيايند و بگويند خدا و پيغمبران خدا را قبول ندارند و اسلامي ها هم هيچ غلطي نميتوانند بکنند. در جريان اين کمپين اسلاميها تا کنون البته بجز فرمان قتل غير رسمي و مخفيانه بدون اسم و رسم، هيچ غلطي نکرده اند. ولي چپهايي از نوع "حزب طوفان" و حزب "حکمتيست" و علي جوادي تمام آنچه در درون داشتند را بيرون ريختند و متاسفانه بوي گند آن، همه انسانهاي کمونيست و آزاديخواه را آزار داد. در کنار اسلاميها عليه کمونيستها و ضد دينها اتهام زدند و نوشتند و مصوبه اعلام کردند
يک نکته محوري اما همواره مورد تائيد ما بوده و در مصاحبه ها نيز تکرار شده است٬ يک جنبه مهم کار ما آگاهگري و مبارزه عليه مذهب و يا مذهب زدايي است. در دنياي امروز و در نظم نوين جهاني٬ اسلام و اسلام سياسي يک قطب مهم تروريستي و يک محصول نظم نوين است. اين نظم ضد انساني است. اسلام سياسي و تروريسم اسلامي اکنون يک معضل مهم جهاني است. ما با اين کمپين برعليه اسلام سياسي و سازمانها و دولتهاي اسلامي مبارزه ميکنيم و سوت آغاز اين نوع مبارزه را در آلمان زده و بر عليه دخالت سازمانهاي اسلامي و قدر قدرتي آنها و عليه مماشات دولتهاي غربي با آنها در اينجا مبارزه ميکنيم. آيا اين بد است٬ به ضرر مردم است٬ به نفع اسلاميها است؟ آيا مخالفين اين کمپين نمي فهمند که امروز جايگاه اسلام و اسلام سياسي با کليسا و بوديسم و يهوديت و... در عرصه سياست جهاني متفاوت است؟ آيا ما با کليسا و دخالت مسيحيت در دولت و آموزش و پرورش مبارزه نميکنيم؟ چرا تعدادي از دور با دوربين جامعه را نگاه ميکنند و داور فعاليتهاي ما شده اند. چرا اينها منشا هيج اثر و تغييري نيستند اما هميشه مدعي و داور خوبي و بدي فعاليت ما هستند.؟ خيلي محترمانه بايد به اينها گفت لطفأ جل و پلاستان را جمع کنيد و برويد جايي که گوش شنوا پيدا کنيد. ما را با دنياي شما کاري نيست
در شرايطي که اسلام و اسلام سياسي با ترور و رعب و وحشت دارد به سيستم آموزش و پرورش در اروپا بيش از پيش رخنه ميکند. اين جريان با خود کثافات ديگر و از جمله مذاهب ديگر را نيز وارد ميدان ميکند و يا به آنها مشروعيت بيشتري مي بخشد. ما براي مقابله با تدريس قران و اسلام در مدارس به کودکان بايد از ممنوعيت تدريس مذهب دفاع کنيم و اين کار را کرده ايم. در حقيقت با يک تير دو نشان ميزنيم. مبارزه عليه مذهب و دخالت مذهب، هر مذهبي در سيستم و قانون و آموزش و پرورش بايد همه جانبه و هماهنگ پيش برده شود و ما داريم همين کار را ميکنيم. مشکل مخالفين ما اين نيست. آنها از دور نشسته و منتظر فول گيري هستند. اما فولي هم اتفاق نيفتاده است. مشکل آنها احساس نزديکي به اسلاميها در مقابل "امرياليستها" است. مشکل آنها گسترش نفوذ ما کمونيستهاي کارگري است. اينها دردشان نگهداشتن فرقه خود به دور سفره فرقه شان است. البته اجازه بدهيد همينجا بگويم با اين اکروبات بازي چپ- اسلامي کسي را نميتوان متحد نگهداشت. کساني که يک عمر عليه اسلام و اسلام سياسي فعاليت کرده اند را نميتوان به لشکر حزب الله تبديل کرد. کسي نميتواند مخالف خلع سلاح حزب الله باشد و مدعي مبارزه با اسلامي سياسي هم باشد
سخن آخر
رفقا و دوستان ديروز و امروز
در دنيا يک رنسانس نوين در حال اتفاق افتادن است. دنيا و بشريت مدرن درمقابل هر دو قطب تروريستي موجود از خود دفاع ميکند و در اين مقابله به پرچم انساني مارکس و منصور حکمت نياز دارد. بدون اين پرچم اين مبارزه يا به نتيجه مطلوب نميرسد، يا به هدر ميرود و شکست ميخورد. ما در حال انجام يک نبرد مهم سياسي هستيم. کساني در جريان اين نبرد عظيم اجتماعي از سر "ضد امپرياليستي" و اسلام دوستي غش کرده و يا به دليل منافع خرد تشکيلاتي و فرقه گرايي در مقابل ما ايستاده و عليه صف بشريت مدرن و کمونيستهاي کارگري که در جبهه هاي متعددي در حال جنگ هستند ليچار ميگويند. کساني اين کمپين را پيش ميبرند که محبوب ميليونها انسان ضد مذهب و مخالف اعدام و و سنگسار و خواهان برابري و آزادي هستند. خطاب من به کمونيستهايي است که خود را متعهد به تغيير دنياي موجود ميدانند. در اين نبرد مهم شرکت کنيد و عليه اسلام سياسي و عليه دخالت مذهب در زندگي مردم به اين کمپين بپيونديد. کساني که براي منزه طلبي خود و دوري از تحولات جامعه به دنبال بهانه هستند هميشه بهانه موجود است. اما کسانيکه ساکت هستند و تا کنون نظاره گر اين جدال در محالفت با اسلام سياسي و کل مذهب اسلام بوده اند بايد معلوم کنند در مورد اين "اسلام گيت" رهبري حزب "حکمتيست" چه ميگويند؟